روزها با فکر او دیوانه ام شب بیشتر...
روزها با فکر او دیوانهام، شب بیشتر
هر دو دلتنگ همیم، اما من اغلب بیشتر
باد میگوید که او آشفته #گیسو دیدنیست
#شانه میگوید که با #مو ی مرتب بیشتر
پشت لحن سرد خود، خورشید پنهان کرده است
عمق هذیان میشود با سوزش تب بیشتر
حرفهایش از نوازشهای او شیرینتر است
از هر انگشتش هنر میریزد، از لب بیشتر
یک اتاق و لقمهای نان و حضور سبز او
من چه میخواهم مگر از این مکعب بیشتر؟
هر دو دلتنگ همیم، اما من اغلب بیشتر
باد میگوید که او آشفته #گیسو دیدنیست
#شانه میگوید که با #مو ی مرتب بیشتر
پشت لحن سرد خود، خورشید پنهان کرده است
عمق هذیان میشود با سوزش تب بیشتر
حرفهایش از نوازشهای او شیرینتر است
از هر انگشتش هنر میریزد، از لب بیشتر
یک اتاق و لقمهای نان و حضور سبز او
من چه میخواهم مگر از این مکعب بیشتر؟
۲۶.۴k
۰۳ شهریور ۱۳۹۹