جهان آرا خانم پاوه ای
بانو "جهانآرا خانم پاوهای" (به کُردی: جیھان ئارا خانمی پاوەیی)، زادهی سال ۱۲۷۵ هجری قمری (۱۸۵۹ میلادی) در پاوه، از زنان نویسنده و شاعر برجسته در دوره خود است که به گویش کُردی گورانی شعر میسروده است.
ایشان دختر "ملا نشئت پاوهای"، بوده است و از همان آغاز کودکی نزد پدر بزرگوارش، شروع به خواندن و نوشتن نموده و بعد نزد اساتید متبحر شروع به خواندن و آموختن زبان عربی نموده و چون از خانواده اصیل و علم پرور تربیت یافته بود به ادبیات کُردی و فارسی و عربی تسلط کامل پیدا کرد.
لازم به ذکر است که "آقا عنایت جوانرودی" (صارم السلطان) برادرزادهی ایشان است، که وی نیز چون عمهاش، از شعرای بهنام و دارای اثر به دو زبان کُردی و فارسی و نیز از رهبران سیاسی کُرد در منطقهی اورامانات و جوانرود بوده است، که حد فاصل سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۲۰ به همراه تنی چند از دیگر سران عشایر کُرد در زندان رضا شاه واقع در اصفهان در حبس بوده است.
«قیبلهم دهماخم» و «هجران بار توم» از مشهورترین اشعار جهان آرا خانم است، که عمدتاً با مضامینی عاطفی و عاشقانه متاثر از تجارب تلخ و شیرین زندگی زناشوییاش است، نخست با "علیاکبرخان شرفالملک اردلان" (ایشان پسر عمهاش بودند و ملقب به شرفالملک که مدتهای مدیدی حاکم جوانرود و روانسر بوده و بعدها به حاکم منطقهی اردبیل گماشته میشود و علیرغم میل باطنی هر دو نفر، از هم جدا میشوند) و سپس "حبیبالله خان جاف" از ایل بگی جوانرود ازدواج کرد و دارای فرزندی به نام "جهان بخش بیگ" (زادهی سال ۱۳۱۶دخورشیدی) میشود.
در اشعار ایشان، نخستین جلوههای زبان و صدای ویژهی زنانه (female form) در ادبیات هورامی و کُردی و حتی ایران دیده میشود. او نخستین کسی است که به دور از هر گونه بحث نظری، روابط زن و مرد را توصیف میکند. مثلا در ابیات زیر زنانگی را چنین توصیف میکند:
ئهگهر من جاری توم کهردهن رهنجه
دهستوورهن ئانه پیش ماچان لهنجه
غهمزه وکریشمه ولهنجه و لارهی یار
مهبو بکیشو، عاشق به سهد بار
من نازم کهردهن تو ماچی جهنگهن
جهنگ نیهن میرزام ئانه کول رهنگهن.
گرچه بسیاری از اشعارش به دلایل مختلف، از جمله عدم انتشار و ثبت آنها در زمان حیات شاعر در دسترس قرار ندارد، لیکن با این وجود مجموعهای از اشعار به جای مانده و منتشر شده از وی در دیوانی به کوشش آقای "عدنان مرادی" گردآوری و در تیر ۱۳۹۸ در انجمن ادبی تریفه در پاوه رونمایی شد.
بانو جهانآرا خانم، در سال ۱۳۲۹ هجری قمری (۱۹۱۱ میلادی) در جوانرود، درگذشت.
در گرامیداشت یاد و نام، این شاعر توانا، شهرداری پاوه، پارک نسبتا کوچکی را در میدان شهداء پاوه، به نام این شاعره توانا (بوستان جهانآرا خانم پاوهای) نامگذاری و احداث نموده است.
◇ نمونهی شعر کُردی:
(۱)
قیبلم ده ماخم، قیبلم دهماخم
نهمهندهن نیهن بهرزی دماخم
دور جهتو پهردهی دهرون داخ داخم
زنجیر تهقدیر کهردهن یاساخم
کهم کهم کهردهن کهم سو مای چراغم
پهژمردهن غونچهی گولالهی باخم.
(۲)
قیبلەگای عەزیز ڕۆی ڕۆزگارم
عەزیزم ڕەفیق دۆسی نازارم
لەیلێ هەی مەجنوون من مەجنوونی تۆم
زوڵێخا یۆسف هەر مەمنوونی تۆم
شیرینم خەسرەو من شیرینی تۆ
جە شیرین بەتەر تەژنەی دین تۆم
دوو کەلیمە شەرح سڵامەتی وێت
بنوویسە پەرێم سەرم ها نەڕێت.
◇ نمونهی شعر فارسی:
(۱)
کو پیر با صفایی یا رند پارسایی
بگشاید این گرهها از کار همچو مایی
بر هر طرف که بینم ظلمت فراست گیتی
جز آینه نمانده با صدق و با صفایی
ای عاشقان قدرت، وی عابدان ثروت
جز زر و زور ندارد دنیا مگر فدایی
گر مرغ جور بر شهر افشانده بال، غم نیست
کارش سحر بسازیم از ناوک دعایی
رنگ گلیم در باغ تا آمدیم رفتیم
رنگیم لیک دوریم از آفت ریایی
ما چون گل چراغیم خودسوز و محفل آرا
نی چون گل گلستان با خار جانگزایی
این کور دل حریفان در یک طراز نبیند
سحر حلال سعدی با قول ژاژ خواهی.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی
سرچشمهها
@radioro_kurdestan
www.salampaveh.ir
www.faratab.com
و...
ایشان دختر "ملا نشئت پاوهای"، بوده است و از همان آغاز کودکی نزد پدر بزرگوارش، شروع به خواندن و نوشتن نموده و بعد نزد اساتید متبحر شروع به خواندن و آموختن زبان عربی نموده و چون از خانواده اصیل و علم پرور تربیت یافته بود به ادبیات کُردی و فارسی و عربی تسلط کامل پیدا کرد.
لازم به ذکر است که "آقا عنایت جوانرودی" (صارم السلطان) برادرزادهی ایشان است، که وی نیز چون عمهاش، از شعرای بهنام و دارای اثر به دو زبان کُردی و فارسی و نیز از رهبران سیاسی کُرد در منطقهی اورامانات و جوانرود بوده است، که حد فاصل سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۲۰ به همراه تنی چند از دیگر سران عشایر کُرد در زندان رضا شاه واقع در اصفهان در حبس بوده است.
«قیبلهم دهماخم» و «هجران بار توم» از مشهورترین اشعار جهان آرا خانم است، که عمدتاً با مضامینی عاطفی و عاشقانه متاثر از تجارب تلخ و شیرین زندگی زناشوییاش است، نخست با "علیاکبرخان شرفالملک اردلان" (ایشان پسر عمهاش بودند و ملقب به شرفالملک که مدتهای مدیدی حاکم جوانرود و روانسر بوده و بعدها به حاکم منطقهی اردبیل گماشته میشود و علیرغم میل باطنی هر دو نفر، از هم جدا میشوند) و سپس "حبیبالله خان جاف" از ایل بگی جوانرود ازدواج کرد و دارای فرزندی به نام "جهان بخش بیگ" (زادهی سال ۱۳۱۶دخورشیدی) میشود.
در اشعار ایشان، نخستین جلوههای زبان و صدای ویژهی زنانه (female form) در ادبیات هورامی و کُردی و حتی ایران دیده میشود. او نخستین کسی است که به دور از هر گونه بحث نظری، روابط زن و مرد را توصیف میکند. مثلا در ابیات زیر زنانگی را چنین توصیف میکند:
ئهگهر من جاری توم کهردهن رهنجه
دهستوورهن ئانه پیش ماچان لهنجه
غهمزه وکریشمه ولهنجه و لارهی یار
مهبو بکیشو، عاشق به سهد بار
من نازم کهردهن تو ماچی جهنگهن
جهنگ نیهن میرزام ئانه کول رهنگهن.
گرچه بسیاری از اشعارش به دلایل مختلف، از جمله عدم انتشار و ثبت آنها در زمان حیات شاعر در دسترس قرار ندارد، لیکن با این وجود مجموعهای از اشعار به جای مانده و منتشر شده از وی در دیوانی به کوشش آقای "عدنان مرادی" گردآوری و در تیر ۱۳۹۸ در انجمن ادبی تریفه در پاوه رونمایی شد.
بانو جهانآرا خانم، در سال ۱۳۲۹ هجری قمری (۱۹۱۱ میلادی) در جوانرود، درگذشت.
در گرامیداشت یاد و نام، این شاعر توانا، شهرداری پاوه، پارک نسبتا کوچکی را در میدان شهداء پاوه، به نام این شاعره توانا (بوستان جهانآرا خانم پاوهای) نامگذاری و احداث نموده است.
◇ نمونهی شعر کُردی:
(۱)
قیبلم ده ماخم، قیبلم دهماخم
نهمهندهن نیهن بهرزی دماخم
دور جهتو پهردهی دهرون داخ داخم
زنجیر تهقدیر کهردهن یاساخم
کهم کهم کهردهن کهم سو مای چراغم
پهژمردهن غونچهی گولالهی باخم.
(۲)
قیبلەگای عەزیز ڕۆی ڕۆزگارم
عەزیزم ڕەفیق دۆسی نازارم
لەیلێ هەی مەجنوون من مەجنوونی تۆم
زوڵێخا یۆسف هەر مەمنوونی تۆم
شیرینم خەسرەو من شیرینی تۆ
جە شیرین بەتەر تەژنەی دین تۆم
دوو کەلیمە شەرح سڵامەتی وێت
بنوویسە پەرێم سەرم ها نەڕێت.
◇ نمونهی شعر فارسی:
(۱)
کو پیر با صفایی یا رند پارسایی
بگشاید این گرهها از کار همچو مایی
بر هر طرف که بینم ظلمت فراست گیتی
جز آینه نمانده با صدق و با صفایی
ای عاشقان قدرت، وی عابدان ثروت
جز زر و زور ندارد دنیا مگر فدایی
گر مرغ جور بر شهر افشانده بال، غم نیست
کارش سحر بسازیم از ناوک دعایی
رنگ گلیم در باغ تا آمدیم رفتیم
رنگیم لیک دوریم از آفت ریایی
ما چون گل چراغیم خودسوز و محفل آرا
نی چون گل گلستان با خار جانگزایی
این کور دل حریفان در یک طراز نبیند
سحر حلال سعدی با قول ژاژ خواهی.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی
سرچشمهها
@radioro_kurdestan
www.salampaveh.ir
www.faratab.com
و...
۳۱۷
۰۵ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.