حوس عشق پارت ۲۵
نامجون:شماها چرا مشکوک میزنید من:چی ما نه والا ما خواب بودیم با صدا داد جین پریدیم از خواب کوک:آره همینطوره بعد جین چشماشو باز کرد جین:عه بچه من رفتم بهشت شماهام مردین چند سالمه الان بعد جونگ کوک یه نگاه به شلوار جین کرد کوک:جین شاشیدی به خودت چرا جین:چی😐😶 من به زور داشتم خندمو کنترل میکردم آب دهنمو قورت دادم دستمو رو دلم گذاشتم جونگ کوکم گوشه لبشو با زبونشو فشار داد شوگا:چرا شما تو چهرتون خنده هست کوک:اهم نه نیست جین:آبروم رفت من ورد واید هندسام کوک:الان بهت میگیم وردواید شاشو☺ جین:تو ساکت کوک:😝 من:جونگ کوک من دارم میمیرم از خنده چیکار کنم کوک:مال من استراریه نگه دار من:به خدا میمیرم دلم درد میکنه 🤐 جیهوپ:شماها مشکوکید جین چی دیدی جین:داشتم برا خودم با گوشی بازی میکردم یهو برقا رفت من:نه نه تعریف نکن🤐😪 جین:برقا رفت یهو یه چیز سیاه از بغلم اینه فشنگ رد شد بعد چند دقیقه یهو یکی پشت سرم با ملافه سفید زاهر شد و من فرار کردم همون موقع یکی دیگه مشکیم اومد جلوم گفت بامن بیا اون دنیا حال میده به خدا ازرائیل بود همون موقع یکی دیگه پشتم با ملافه سفید ظاهر شد و من دیگه قش کردم همون موقع شنیدم یکی گفت خوش اومدی و فکر کردم مردم دیگه نتونستیم تحمل کنیم اژیر خطر روشن شد و بعد پوکیدیم هم من هم جونگ کوک کوک:وایییییی😂😂🤣🤣🤣🤣😂😂🤣🤣🤣🤣😂😂😂😂🤣🤣🤣🤣😂 من:آی دلم😂🤣🤣🤣🤣😂😂🤣🤣😂 جین:شماها چرا میخندید صبر کنید ببینم کار شماها بود از خنده حرف نمیزدیم کوک:😂🤣🤣🤣🤣🤣😂🤣🤣 فقطم با دست جونگ کوک گفت آره کوک:😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣😂🤣🤣🤣🤣😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 من:😂🤣🤣🤣😂😂🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣 نامجون:کار شماها بود من:آ😂ره😂🤣🤣🤣😂😂🤣🤣😂🤣🤣😂🤣 جین:من شما هارو میکشم کوک:من من فقط میخواستم میرامو بخندونم چون ناراحت بود الان ببین چه میخنده😍😂 من:آره بعد خندم متوقف شد من:آی دلم اون دنیا حال میده کوک:😂😂🤣🤣🤣 بعد منو جونگ کوک دستامونو زدیم به هم کوک:اسمتو تو تاریخ ثبت میکنم وردوایدشاشو من:جونگ کوک بسه من دارم میمیرم😂😂😂😂🤣🤣😂😂😂😂 جین:خفه شید کوک:آی جمع نبند دو تا بهت خندیدم دلیل نمیشه به میرا بگی خفه شو 😐 بعد جین رفت تو اتاق کوک:آقا من فقط میخواستم عشقمو بخندونم چون نمیخواستم ناراحت باشه نامجون:ولی خندیدیم بعد رفتن تو اتاقاشون بعد جونگ کوک برگشت سمتم کوک:دیدی خندوندمت من:از دست تو چیکار کنم آخه من تو خودتم که خندیدی کوک:آره ولی من خواستم تو بخندی عشقم بعد یدونه بوس رو لبای جونگ کوک زدم که سرشو گرفت بالا چشماش بسته بود کوک:آخ همون موقع با سرعت برگشت طرفم بعد دستشو گذاشت پشت کمرم بعد منو کشید سمت خودش
۲۶.۱k
۱۴ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.