به چشم دید که سپاه ابن زیاد کشتگان خودشان را با احترام دف
به چشم دید که سپاه ابن زیاد کشتگان خودشان را با احترام دفن کردند اما بدن پاک فرزند رسول خدا و یارانش را روی شنهای بیابان رها کردند. با دو چشم مبارکش دید که سر شهیدان کربلا را بر سر نیزه کردند. اهل بیت رسول الله (ص) را دید که چگونه به اسارت رفتند و چه ها کشیدند. در شام دید که چگونه یزید ملعون به سر مبارک امام حسین (ع) جسارت می کند و به لبهای مقدس امام جلوی چشم اسرا خیزران میزند و... آنچه را که مردمان جهان هر ساله با شنیدنش بی تاب می شوند امام زین العابدین (ع) به چشم دید.
با وجود اندوه سنگینی که همیشه در دل داشت به عهد امامت خویش آنگونه که مصلحت بود وفا نمود. امام سجاد (ع) در اختناق شدید بعد از عاشورا و در میان هجوم شدید امواج ظلمانی، محراب نماز و دعا را برگزید و معارف عمیق و ناب اسلام حقیقی را در غالب دعا ترویج فرمود. ایشان با زبانی که با فطرت انسان آشناست به خدای خویش راز و نیاز کرد و خدا باوران را تا همیشه تاریخ بر سر این سفره میهمان نمود. تا بشر نزدیک ترین ارتباط با پروردگار خویش را با دعاهایی که از آن جناب به یادگار مانده است تجربه کند. دعای ابو حمزه و ادعیه صحیفه سجادیه که یادگار آن امام بزرگوار است دریایی است از معرفت و لطافت که هر دلی را آسمانی و هر تشنه ای را سیراب می کند.
بهره ای از کلام امام:
* تعجّب دارم از کسی که به خاطر ضررهای غذا نسبت به خوراکش مراقب است، چگونه نسبت به گناهان به خاطر زشتی و زیانش اهمیّت نمیدهد.[1]
*بسیار عجیب است کسانی که برای این دنیای زودگذر و فانی کار میکنند و خون دل میخورند ولی آخرت را که باقی و ابدی است رها و فراموش کرده اند.[2]
مرثیه
با ما بگو ز تسویه ی بی مرام ها
از چشم هرزه و نظر ازدحام ها
دیدم محاسن تو ز خونت خضاب شد
از بس که سنگ خورده ای از پشت بام ها
گویا شبیه شهر مدینه به کوفه هم
با خنده داده اند جواب سلام ها
تا نام فاطمه ز دهان شما پرید
گویا دوباره تازه شده انتقام ها
نا مردمان کوفه فراموششان شده
از آن سفارشات و از آن احترام ها
با تازیانه بر تن اطفال می زدند
بس وحشیانه پیش نگاه امام ها
شاعر: هاشم طوسی
با وجود اندوه سنگینی که همیشه در دل داشت به عهد امامت خویش آنگونه که مصلحت بود وفا نمود. امام سجاد (ع) در اختناق شدید بعد از عاشورا و در میان هجوم شدید امواج ظلمانی، محراب نماز و دعا را برگزید و معارف عمیق و ناب اسلام حقیقی را در غالب دعا ترویج فرمود. ایشان با زبانی که با فطرت انسان آشناست به خدای خویش راز و نیاز کرد و خدا باوران را تا همیشه تاریخ بر سر این سفره میهمان نمود. تا بشر نزدیک ترین ارتباط با پروردگار خویش را با دعاهایی که از آن جناب به یادگار مانده است تجربه کند. دعای ابو حمزه و ادعیه صحیفه سجادیه که یادگار آن امام بزرگوار است دریایی است از معرفت و لطافت که هر دلی را آسمانی و هر تشنه ای را سیراب می کند.
بهره ای از کلام امام:
* تعجّب دارم از کسی که به خاطر ضررهای غذا نسبت به خوراکش مراقب است، چگونه نسبت به گناهان به خاطر زشتی و زیانش اهمیّت نمیدهد.[1]
*بسیار عجیب است کسانی که برای این دنیای زودگذر و فانی کار میکنند و خون دل میخورند ولی آخرت را که باقی و ابدی است رها و فراموش کرده اند.[2]
مرثیه
با ما بگو ز تسویه ی بی مرام ها
از چشم هرزه و نظر ازدحام ها
دیدم محاسن تو ز خونت خضاب شد
از بس که سنگ خورده ای از پشت بام ها
گویا شبیه شهر مدینه به کوفه هم
با خنده داده اند جواب سلام ها
تا نام فاطمه ز دهان شما پرید
گویا دوباره تازه شده انتقام ها
نا مردمان کوفه فراموششان شده
از آن سفارشات و از آن احترام ها
با تازیانه بر تن اطفال می زدند
بس وحشیانه پیش نگاه امام ها
شاعر: هاشم طوسی
۱.۴k
۱۱ مهر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.