به قدر ساتم حالا ه انگار

به قدرے ساڪتم حالا ڪه انگارے
درونم حڪم آتش‌ بس
و حالِ چشم‌هایم خوب و آرام است
به قدرے ساڪتم انگار
میان شهر قلبم صد هزاران مُرده دارد شعر می‌گوید !
ببےن ! من ساڪتم این بغض و این آشوب از من نیست ...
دلم تنگ است؟ اصلا نیست !
ڪسی را دوست می‌دارم ...
رها ، آرام و معمولے ؛ شبیه ڪلّ آدم‌ها
میان موج‌ها چون قایقے بے سرنشینم بے سرانجامم ...
نه فڪرے در سرم دارم
نه عشقے در دلم
آرامِ آرامم ...
‌‌
#حــســ_رویــایــے 🥀🖤
دیدگاه ها (۱)

نمیـدانم!!!! انـگار کـسے برایم.... نمــاز باران خوانده اســ...

خوشـ بحالتـ آسمونـ ؛بُغضِتـ ڪہ مےشڪنہ ؛همہ خوشحالـ مےشنـ ..ا...

سخت تریڹ روز زندگیت روزیہ ڪہ ؛میفهمي بہ اوني ڪہ دوسش دارے ؛ح...

گاهی باید جنگید !نه برای به دست اوردن کسی..برای پس گرفتن خود...

🍁🧡#پاییز‌بهاریست‌ک‌عاشق‌شده‌است🧡🍁#به‌قدری‌ساکتم‌حالا ؛که انگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط