حوس عشق پارت ۴۹
کشیدم پایین بردم پشت مبل منو انداخت رو خودش یه دستشو رو کمرم گذاشت و فشار داد و آوردم یکم پایین بعد دستشو برد زیر پشت گردنم زیر موهام گذاشت و صورتمو و کشید جلو صورت خودش دستمو روسینش گذاشته بودم بعد اومد لباشو گذاشت رو لبام و لبامو بوسید برای چند دقیقه همینجوری پشت سرهم لبامو میخورد بعد دیگه جدا شدم بعد آروم میگفت کوک:دوست دارم جوری میگفت که من بشنوم منم همونکارو میکردم من:منم دوست دارم کوک:تو قلب منی بعد دستشو برد سمت قلبش و مثلا قلبشو کند بعد جلو صورتم کف دستشو فوت کرد که مثلابخوره به صورتم و منم مثلا قش کردم سرمو انداختم رو شونش و تکون نخوردم کوک:مردی من:اوهوم کوک:پس چرا حرف میزنی من:نمیدونم😂میخوای حرف نزنم کوک:نمیر لطفا بهت نیاز دارم احتیاج دارم من:باشه بعد از هم جدا شدیم من رفتم عقب بعد پاشدیم از پشت مبل رفتیم اونور
۴۳.۰k
۱۶ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.