واژه ی «ایران» (Eran) برای نخستین بار در سنگ نوشته های ار
واژهی «ایران» (Eran) برای نخستین بار در سنگنوشتههای اردشیر یکم - بنیانگذار دودمان ساسانی - گواهی شده است. وی در برجستهنگاری تفویض شاهنشاهیاش [از سوی اورمزد] در نقش رستم استان فارس، و سپس در سکههایاش، Ardashir shahan shah Eran (به پارسی میانه) و Shahan shah Aryan (به پارتی) "= اردشیر، شاه شاهان آریاییها" خوانده شده است. پسرش شاپور یکم، ضمن استفاده از همان لقب برای پدرش، به خود با عنوان Shahan shah eran ud aneran (به پارسی میانه) و Shahan shah aryan ud anaryan (به پارتی) "= شاه شاهان آریاییها و غیرآریاییها" اشاره کرده است. همین شکل و شیوه، مورد استفادهی شاهان بعدی ساسانی، از «نرسه» تا «شاپور سوم» بود. سنگنوشتهی سه زبانهی شاپور یکم در کعبهی زرتشت در استان فارس - که در این موضوع فقط نسخههای پارتی و یونانیاش محفوظ مانده، اما نسخهی پارسی میانهی آن نیز با اطمینان، بازسازیپذیر است - برای نخستین بار حاوی واژهی پارسی میانهی «ایرانشهر» EranShahr (به پارتی: Aryanshahr) است. بیان پادشاه مذکور در این زمینه، چنین است: «an … eranshahr xwday hem» (به پارسی میانه) / «az … aryanshahr xwday ahem» (به پارتی) / «ego … tou Arianon ethnous despotes eimi» (به یونانی) "= من سرور پادشاهی (در نسخهی یونانی: ملت) آریاییان هستم" (SH.K.Z, Mid. Pers. [1], Parth . 1., Gk. 1.2). این قاعدهسازی، به دنبال لقب «شاه شاهان آریاییها»ی شاپور یکم، این نکته را به نظر بسیار پذیرفتنی میسازد که واژهی «ایرانشهر» به درستی، «شاهنشاهی» (empire) معنی میگردیده، ضمن این که واژهی Eranهنوز مطابق با ریشهشناسیاش (از واژهی ایرانی کهن:aryanam*)، به عنوان حالت جمع اضافی نام قومی «ایر» (Er) (پارتی:Ary؛ از ایرانی کهن: -arya؛ = آریایی) به معنای «-ِ ایرانیان» فهمیده میشده است. شکل مفرد این واژه را شاپور در اشاره به پسرش «نرسه» مورد استفاده قرار داده است: Er mazdesn Narseh, shah Hind, Sagestan … (به پارسی میانه) / ary mazdezn Narseh… (به پارتی)، یعنی: «آریایی مزداپرست نرسه، شاه هند و سیستان و…».
از دیگر شاهان ساسانی، بهرام دوم نیز منحصراً، در برخی سکههایاش، این واژه را به صورت یک پیشوند به سکهنوشتههای معیاری که از زمان اردشیر یکم مورد استفاده بوده، افزوده است: «(آریایی) مزداپرست، خدایگان (بهرام)، شاه شاهان آریاییها (و غیر آریاییها)».
ترکیب «اریانام خشثره» -aryanam xshathra* [= شهریاری آریاییها] در هیچ یک از سنگنوشتههای پارسی باستان هخامنشی یافته نشده است. در این زمینه، در یشتهای متأخر اوستا، تنها ذکر Airiia و Anairiia danghawo "= سرزمینهای آریایی" و "غیرآریایی" وجود دارد. بنابراین اصطلاح «ایرانشهر» برساختهی ساسانیان بوده است.
(برگرفته از دانشنامه ایرانیا-"ایرانشهر"- دیوید مکنزی-برگردان به فارسی داریوش کیانی)
پیوند اصلی:
http://www.iranica.com/articles/eran-eransah
David Mackenzie, “Eranshahr” in Encyclopedia Iranica
از دیگر شاهان ساسانی، بهرام دوم نیز منحصراً، در برخی سکههایاش، این واژه را به صورت یک پیشوند به سکهنوشتههای معیاری که از زمان اردشیر یکم مورد استفاده بوده، افزوده است: «(آریایی) مزداپرست، خدایگان (بهرام)، شاه شاهان آریاییها (و غیر آریاییها)».
ترکیب «اریانام خشثره» -aryanam xshathra* [= شهریاری آریاییها] در هیچ یک از سنگنوشتههای پارسی باستان هخامنشی یافته نشده است. در این زمینه، در یشتهای متأخر اوستا، تنها ذکر Airiia و Anairiia danghawo "= سرزمینهای آریایی" و "غیرآریایی" وجود دارد. بنابراین اصطلاح «ایرانشهر» برساختهی ساسانیان بوده است.
(برگرفته از دانشنامه ایرانیا-"ایرانشهر"- دیوید مکنزی-برگردان به فارسی داریوش کیانی)
پیوند اصلی:
http://www.iranica.com/articles/eran-eransah
David Mackenzie, “Eranshahr” in Encyclopedia Iranica
۲.۱k
۱۳ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.