دارلینگ من !

پـارتـ¹
از دانشگاه خارج شد چند روزی بود که هوا بدجور بارونی بود دوندگان به سمت ایستگاه مترو دوید هرروز باید این مسیر را طی میکرد هنوز به وسط راه نرسیده بود که ماشینی جلو پایش ایستاد درست مثل همیشه اون مزاحم اومده بود کسی که اون پسر باهاش ۲ سالی خاطره داشت اما اون فرد بهش خیانت کرد اون پسر این موضوع رو جلوی چشمش دید
+تو باز پیدات شد برو پیش همون دختره "عصبی"
- بیب اروم باش کدوم دختر تو چی میگی "سرد-پوزخند "
+جئون جونگکوک من بازیچه دست تو نیستم برو ببینم "عصبی"
- بیب اینقدر اذیت نکن ببین جفتمون خیس شدیم "پوزخند"
+پس اون بادیگاردات کجان جئون"عصبی"
- دارلینگ من بیا بریم "سرد"
+به من نگو دارلینگ جئون اصلا ولش کن تو همیشه همینطوری "خواست بره."
- کیم تهیونگ جرعت داری برو "عربده"
اون پسرک همیشه از این بلند داد زدن اون مرد متنفر بود
+تو با اجازه کی سرمن داد میزنی جئون جونگکوک"داد"
-مثل اینکه ادم نمیشی بیارینش "سرد"
* جی کی ولش کن این بچه گناه داره"پوزخند"
+تو اینجا چیکار می‌کنی
=ته ته فرار کن "بیهوش شد"
+با جیمین چیکار کردی عوضی "عصبی"
- اوه دارلینگ من اگر تو با من بیای همه چیز درست میشه "سرد"
+ولش کن تا باهات بیام "عصبی"
* نمیشه این بچه الان مال منه کیم!"سرد"
+محض رضای خدا شما دوتا عاشق نیستین این هوسه هوس
- انگار شمایی که توی بار کار میکنین برای چی به دنیا اومدین شماهم زیرخواب مردمین دارلینگ"سرد"
+ما تو بخش خدمه کار میکنیم نه بخش خصوصی "اخم"
- دارلینگ باهات کاری ندارم فقط بیا "سرد"
+اگر نیام چی میشه "پوزخند"
- هه برات متاسفم بگیرینش "پوزخند - بم "
.
.
.
ساعت ۱۲ شب - بار "
پسرک چشمانش را با کرد توی محلی نااشنا بود و دست تو پاهایش با طناب بسته شده بود .فردی وارد اون اتاق شد و روبه روی پسرک نشست
- خب دارلینگکم بگو اول چیکار کنم "پوزخند"
+ م-منو از اینجا ببر بیرون "ترس"
- اوه ببخشید دارلینگ من ترسیدی اشکال نداره"بغلش کرد"
+ منو بغل نکن مردک اشغال "هلش داد"
-دارلینگ من انگار میخوای همون اول باهات کار بدی داشته باشم ؟





ادامه دارد...........