من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود!
من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود
سر نه چیزیست که شایسته پای تو بود/
ذره ای در همه اجزای من مسکین نیست/
که نه آن ذره معلق به هوای تو بود/
تا تو را جای شده ای سرو روان در دل من/
هیچکس می نپسندم که به جای تو بود/
خوش بود ناله دل سوختگان از سر درد/
خاصه دردی که به امید دوای تو بود/
به وفای تو که گر خشت زنند از گل من/
همچنان در دل من مهر و وفای تو بود/
پادشاهیش همین بس که گدای تو بود/
سر نه چیزیست که شایسته پای تو بود/
ذره ای در همه اجزای من مسکین نیست/
که نه آن ذره معلق به هوای تو بود/
تا تو را جای شده ای سرو روان در دل من/
هیچکس می نپسندم که به جای تو بود/
خوش بود ناله دل سوختگان از سر درد/
خاصه دردی که به امید دوای تو بود/
به وفای تو که گر خشت زنند از گل من/
همچنان در دل من مهر و وفای تو بود/
پادشاهیش همین بس که گدای تو بود/
۳.۱k
۱۶ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.