عاشقانه
امشب بیا واز لب من یک غزل بگیر
از شهد چشمهای زلالم عسل بگیر
امشب برای گریه ام آغوش لازم است
تا این بهانه هست مرا در بغل بگیر
ای لات لا ابالی مستِ تبر به دست
بشکن وَ جان تازه ای از این هبل بگیر
حافظ که ترک ساقی و ساغر نمی کند
فالی برایم از لب شیخ اجل بگیر
با آن نگاه روشن و گرمت شبی مرا
از چشم های یخ زده ی مبتذل بگیر
لبهام جز برای غزل وا نمی شوند
امشب بیا و از لب من یک غزل بگیر
از شهد چشمهای زلالم عسل بگیر
امشب برای گریه ام آغوش لازم است
تا این بهانه هست مرا در بغل بگیر
ای لات لا ابالی مستِ تبر به دست
بشکن وَ جان تازه ای از این هبل بگیر
حافظ که ترک ساقی و ساغر نمی کند
فالی برایم از لب شیخ اجل بگیر
با آن نگاه روشن و گرمت شبی مرا
از چشم های یخ زده ی مبتذل بگیر
لبهام جز برای غزل وا نمی شوند
امشب بیا و از لب من یک غزل بگیر
۱۲.۲k
۰۸ فروردین ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.