حوس عشق پارت ۳۵
گردنمو میبوسید خودش میرفت صورتمو میداد بالا و گردنمو بوس میکرد کوک:نمیتونی یدونه از عطرت برای منم درست کنی من:چرا که نه فقط باید گلشو پیدا کنم بقیه چیزاشو دارم کوک:فردا میبرمت جنگل تا بتونی پیدا کنی من:باشه الان عطرمو میخوای کوک:من که همجوره دارمش ولی میخوام یدونه مخصوص اونم ساخت دست خودت داشته باشم من:خیله خوب بعد دیگه ول کرد و بعد خوابیدیم
صبح از خواب بیدار شدم سرمو تکون دادم یهو لبام خورد به لبای جونگ کوک همون موقع جونگ کوک چشماشو باز کرد میخواستم از دستش فرار کنم یهو منو گرفت کوک:سر صبحی میبوسی هان الان من شروع میکنم یهو لباشو محکم زد رو لبام و لبامو گاز میگرفت و میخورد بعد منم همراهیش کردم
صبح از خواب بیدار شدم سرمو تکون دادم یهو لبام خورد به لبای جونگ کوک همون موقع جونگ کوک چشماشو باز کرد میخواستم از دستش فرار کنم یهو منو گرفت کوک:سر صبحی میبوسی هان الان من شروع میکنم یهو لباشو محکم زد رو لبام و لبامو گاز میگرفت و میخورد بعد منم همراهیش کردم
۵۱.۵k
۱۵ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.