جرقه عشق پارت ۳

آهنگ و زیاد کردم‌و به راهم ادامه دادم و رفتم خونه آهنگو قطع کردم و رفتم تو من:مامان من اومد مامان:خوش اومدی دخترم بعد رفتم بوسش کردم مامان:سوفیا من:بله مامان:ما فردا شب یه مهمونی داریم با یکی از همکارای بابات توهم باید بیای من:باشه میام به خدمتکار مخصوصم که اسمش فی فی بود گفتم من:فی فی بعد اومد فی فی:بله خانوم کیم من:یه قهوه برای من بیار تو اتاقم فی فی:چشم رفتم تو اتاقم رو تخت افتادم و با گوشیم ور رفتم که در زدن من:بیا تو بعد فی فی اومد تو قهوه رو گذاشت کنارم من:ممنون میتونی بری بعد رفت بیرون قهومو خوردم که یکی بهم پیام داد دوست پسر سابقم بود من:الان واقعا با چه رویی پیام میده رفتم بهش پیام دادم
من:بله اسمش سوکی بود
سوکی:سلام اومدم بهت بگم که نمی تونی از دست من در بری من تا تو رو دوباره برنگردونم ول کن نیستم
من:خفه شو عوضی من هیچ وقت به تو بدنمیگردم وقتی که خیانت کردی باید فکر اینجاشو میکردی فهمیدی
سوکی:میبینی بعد رفت پاشدم رفتم لباسمو عوض کردم یه لباس مشکی بلند پوشیدم با شلوار مشکی چسبون پاره بعد گوشیم زنگ خورد من:بله جنی بود جنی:سلام سوفیا من حوصلم سر رفته میای خونه ما من:منم حوصلم سر رفته باشه میام بعد لباسمو عوض کردم همون شلوارو پوشیدم با زیری کوتاه سفید یکم جذب بود روشم یه لباس گشاد باز پوشیدم تا رون پام بود مشکی خط خطی بود آستیناشم تا زده بودم راه راه سفید نازک بعد رفتم من:مامان من حوصلم سر رفته میرم خونه جنی مامان:برو خواستم پیاده برم یه پوتین ساق کوتاه پوشیدم تا موچ پا بود بندشم پاپیونی بستم و رفتم پیاده داشتم از خیابون رد میشدم یهو یه ماشین داشت میومد بزنه بهم که وایساد بعد رفتم داد زدم من:کوری نمیتونی وایسی سرعتتم بالاست و باز هم جونگ کوک بود من:بازم تو از تو ماشین اومد بیرون قشنگ عینکه دودیشو در آورد (شبی این بد بویا😂لعنتی جذاب😍🙂😂) و موهاشم درست کرد کوک:اولن الکی داد نزن دومن باید حواست باشه چجوری از وسط خیابون رد میشی سومن انقدر داد نزن برا گلوت خوب نیس من:اتفاقا من هواسم بود تو داشتی با سرعت میومدی اگه میزدی بهم باید دیه میدادی کوک:اگه میزدم دیه تو برام پوله خورده(جان من ادا بچه پولدارا رودر نیارید پولدار هستید 😐😂😂😂) من:الان داری پولتو به رخ میکشی کوک:بکشم به توچه من:آیی اصلا چرا دارم باهات بحث میکنم داشتم میرفتم یهو پام پیچ خورد داشتم از پست میوفتادم به لطف جونگ کوک نجات پیدا کردم و گرنه با پشت میخوردم زمین افتادم تو بغلش(بی ناموصا روز اول مدرسه انقدر صمیمی☺💔😂) شبی این فیلما بعد از تو بغلش اومدم بیرون سریع کوک:چیزیت که نشد من:اهم نه کوک:خوبه کجا میری برسونمت من:نه خودم میرم میخواستم هوا بخورم کوک:این وقت شب بزارم تو تنها باشی