آقا جان سلام

آقا جان سلام
بی مقدمه بگویم
من نه اهل ندبه ام نه کمیل
نه اهل تهجد و شب زنده داری
نه اهل رکوع و سجود طولانی

خودت مرا میشناسی
من همان گناهکار سیه رو ام

مرا ببخش که گاهی نمازهایم قضا میشود
مرا ببخش که گاهی دلت را به درد می آورم
مرا ببخش که با گناهانم باعث تاخیر ظهورت میشوم
مرا ببخش که به جای اینکه یارت باشم بارت هستم.

اما آقای من!
من هر چه هستم؛اهل توام

در طوفان بلایا به کوه قاف پناه نمیبرم،
فقط دستانم را بلند میکنم،
چون ایمان دارم که تو همیشه دستم را میگیری
و بر کشتی نجاتت سوارم میکنی.


آقای من!
من هر چه هستم نمیتوانم تو را فراموش کنم،
هر چه هستم نمیتوانم از تو دور باشم،نمیتوانم به مهربانیت دل نبندم.

هر کاری نتوانم انجام دهم میتوانم در برابرت بایستم و سلامت دهم.
میدانم که تو چه خوووب پاسخم را میدهی.

میتوانم خودم را به تو بسپارم،میدانم که روزی از قلب گلی ام کبوتری خواهی ساخت که تا اوج خدا پر بگیرد،چون به دستان عیسویت ایمان دارم.

میتوانم دستانم را به دعا بردارم و از خدا آمدنت را التماس کنم.

اللهم عجل لولیک الفرج