چرا از چادر مشکی به تن کنم؟
چرا از چادر مشکی به تن کنم؟
در روانشناسی رنگها می خوانیم که رنگ سیاه، نمایانگر مرز مطلق است. لذا کسی که رنگ سیاه می پوشد، می خواهد نشان دهد که مرزی را ایجاد کرده است. اما این که این مرز برای چیست، در موقعیتهای مختلف ممکن، است متفاوت باشد.
گاه لباس سیاه را در ماتم و عزا می پوشند، برای آن که نشان دهند بین آنها و عزیزشان فاصله افتاده و مرز زندگی آنها را از هم جدا کرده است و یا برای آن که نشان دهند که در حریم خانه و خانوادۀ آنها حادثه ای رخ داده است که انجام برخی از کارهای معمولی که سایر خانواده ها انجام می دهند، برای آنان میسر نیست.
اما گاهی هم سیاه می پوشند، نه برای عزا و ماتم بلکه برای مشخص کردن مرزها و حریمهای اجتماعی و حجاب یک خانم مسلمان با چادر سیاه از این دسته است.
وقتی که خانمی چادر مشکی به سر می کند و با وقار و متانت تمام قدم به عرصهی اجتماع میگذارد، با این نحوهی پوشش می خواهد نشان دهد که هرکسی حق ندارد به این حریم پاک، مقدس و خصوصی وارد شود. این حریم، حریم حرمت، حیا و احترام است، نه جای هرزگی، آلودگی و هوس بازی.
در واقع او با حجاب مشکی و چادر سیاه، بین خود و مردان نامحرم مرزی عاقلانه ایجاد می کند، او با این سیاهی ظاهری اما ریشه دار در درون خود می خواهد نگاه تیز و برندهی هرزگی و ابتذال را بشکند و نگذارد در حریم عفاف، پاکی و نجابت اونامحرمی وارد شود و حرمت او را از بین ببرد.
لذا چادر مشکی به منزلۀ حرمت و احترام است. مرز ادب، کرامت، حیا و عفت است. مرز آداب است و نشان می دهد که در این محدوده باید حریم را نگه داشت و به صاحب حرم با دیدۀ احترام و ادب نگریست.
از نظر روانی نیز وقتی انسان، پارچۀ سیاهی را می بیند، دیگر چندان رغبتی به نگاه کردن پیدا نمی کند و خود به خود نظر را بر می گرداند. *نگاه به رنگهای روشن، چشم را باز و رغبت مشاهده و تمرکز بر دیدن را دوچندان می کند، به عبارت دیگر از دیدگاه روانشناسی رنگها، نگاه به رنگهای تیره، به ویژه رنگ سیاه که بی رنگی مطلق است، تقریبا تمام رغبتها را از بین می برد.
روان شناسان امروز می گویند: «سیاه به معنای «نه» بوده و نقطهی مقابل «بله» یعنی سفید است» با این نگاه باید گفت: آن کس که در مقابل نامحرم سیاه میپوشد، در واقع میخواهد به او «نه» بگوید و آن کسی که رنگ جذاب می پوشد، در واقع خواسته یا ناخواسته خود را در معرض نگاههای هرزه و آلوده قرار می دهد و وسیلۀ آلودگی و انحراف خود و جامعه را فراهم می کند.
در روانشناسی رنگها می خوانیم که «سفید به صفحۀ خالی میماند که داستان را باید روی آن نوشت، ولی سیاه نقطه پایانی است که در فراسوی آن هیچ چیز وجود ندارد»( ر.ک. روان شناسى رنگها: ماکس لوشر: ترجمه ویدا ابى زاده)
علاوه بر این، استفاده از رنگ های شاد و روشن برای پوشش؛ بخصوص چادر، باعث جلب توجّه مردان نامحرم میگردد. مثلا چادرهای رنگی که نور آفتاب را از خود عبور می دهد، می تواند باعث نمایش اندام شده و در برخی اوقات با انعکاس نور باعث جلوهگری شود که این موارد با حجاب برتر مغایرت دارد.
سیاهی چادر، پافشاری زن مسلمان در صیانت از حریم خصوصی و زیبایی هایش است.
#حجاب_برتر
#حجاب_و_عفاف
در روانشناسی رنگها می خوانیم که رنگ سیاه، نمایانگر مرز مطلق است. لذا کسی که رنگ سیاه می پوشد، می خواهد نشان دهد که مرزی را ایجاد کرده است. اما این که این مرز برای چیست، در موقعیتهای مختلف ممکن، است متفاوت باشد.
گاه لباس سیاه را در ماتم و عزا می پوشند، برای آن که نشان دهند بین آنها و عزیزشان فاصله افتاده و مرز زندگی آنها را از هم جدا کرده است و یا برای آن که نشان دهند که در حریم خانه و خانوادۀ آنها حادثه ای رخ داده است که انجام برخی از کارهای معمولی که سایر خانواده ها انجام می دهند، برای آنان میسر نیست.
اما گاهی هم سیاه می پوشند، نه برای عزا و ماتم بلکه برای مشخص کردن مرزها و حریمهای اجتماعی و حجاب یک خانم مسلمان با چادر سیاه از این دسته است.
وقتی که خانمی چادر مشکی به سر می کند و با وقار و متانت تمام قدم به عرصهی اجتماع میگذارد، با این نحوهی پوشش می خواهد نشان دهد که هرکسی حق ندارد به این حریم پاک، مقدس و خصوصی وارد شود. این حریم، حریم حرمت، حیا و احترام است، نه جای هرزگی، آلودگی و هوس بازی.
در واقع او با حجاب مشکی و چادر سیاه، بین خود و مردان نامحرم مرزی عاقلانه ایجاد می کند، او با این سیاهی ظاهری اما ریشه دار در درون خود می خواهد نگاه تیز و برندهی هرزگی و ابتذال را بشکند و نگذارد در حریم عفاف، پاکی و نجابت اونامحرمی وارد شود و حرمت او را از بین ببرد.
لذا چادر مشکی به منزلۀ حرمت و احترام است. مرز ادب، کرامت، حیا و عفت است. مرز آداب است و نشان می دهد که در این محدوده باید حریم را نگه داشت و به صاحب حرم با دیدۀ احترام و ادب نگریست.
از نظر روانی نیز وقتی انسان، پارچۀ سیاهی را می بیند، دیگر چندان رغبتی به نگاه کردن پیدا نمی کند و خود به خود نظر را بر می گرداند. *نگاه به رنگهای روشن، چشم را باز و رغبت مشاهده و تمرکز بر دیدن را دوچندان می کند، به عبارت دیگر از دیدگاه روانشناسی رنگها، نگاه به رنگهای تیره، به ویژه رنگ سیاه که بی رنگی مطلق است، تقریبا تمام رغبتها را از بین می برد.
روان شناسان امروز می گویند: «سیاه به معنای «نه» بوده و نقطهی مقابل «بله» یعنی سفید است» با این نگاه باید گفت: آن کس که در مقابل نامحرم سیاه میپوشد، در واقع میخواهد به او «نه» بگوید و آن کسی که رنگ جذاب می پوشد، در واقع خواسته یا ناخواسته خود را در معرض نگاههای هرزه و آلوده قرار می دهد و وسیلۀ آلودگی و انحراف خود و جامعه را فراهم می کند.
در روانشناسی رنگها می خوانیم که «سفید به صفحۀ خالی میماند که داستان را باید روی آن نوشت، ولی سیاه نقطه پایانی است که در فراسوی آن هیچ چیز وجود ندارد»( ر.ک. روان شناسى رنگها: ماکس لوشر: ترجمه ویدا ابى زاده)
علاوه بر این، استفاده از رنگ های شاد و روشن برای پوشش؛ بخصوص چادر، باعث جلب توجّه مردان نامحرم میگردد. مثلا چادرهای رنگی که نور آفتاب را از خود عبور می دهد، می تواند باعث نمایش اندام شده و در برخی اوقات با انعکاس نور باعث جلوهگری شود که این موارد با حجاب برتر مغایرت دارد.
سیاهی چادر، پافشاری زن مسلمان در صیانت از حریم خصوصی و زیبایی هایش است.
#حجاب_برتر
#حجاب_و_عفاف
۳.۰k
۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.