یه گوشه ای از این شهریه سری آدم هست,ـآدمهایی مثل من...خست
یه گوشه ای از این شهریه سری آدم هست,ـآدمهایی مثل من...خسته از لحظه هایی مثل قبل...خسته از فردای شکل دیروز...خسته از آدمها و زندگی خشک و بی روح...من از یه نسل دیگم...صدای گلوله ها تو گوشم واسم لالایی خوندن...تو شکم ننم صدای جیغ وداد زیاد شنیدم باصدای بمب و موشک...تو بیست وچند سال عمرم, آدمهارو باهم ندیدم...یا جلوی هم بودن یا روی هم...اونا همش در حال جنگ بودن...حتی وقت خواب, توی شب ,روی تخت...
۱.۴k
۰۶ آذر ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۳۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.