نجوای عشق پارت ۴۶
بلند شد از رو زمین منم گرفتمش به فحش و کتک جیمین:حالا یکی باید اینو بگیره یه دختر بفرستن 😐کوک:نه بزار انقدر بخوره تا آدم شه بعد ولش کردم کوک:پاشو گمشو برو بیرون از اینجا تا نگرفتم بدتر نزدمش عوضی بعد دویید رفت رئیس اومد تو با لگد در و باز کرد(آرام حَیوان😐😂🤣🤣) جلو صورت جونگ کوک (چرا میره تو صورت صورت از نزدیک دماغ تو دماغ دوست داری😐😂🤣🤣🤣) یونگی:تو اداره ی پلیس وحشی گری ممنوعهههههههههههههه با داد در گوشه جونگ کوک(داداش گوشه😐😂🤣🤣) یونگی:باهم رابطه دارین کوک:آره یونگی:از کی من:از شیش ماه پیش یونگی:از تو پرسیدم کوک:با اون کاری نداشته باش آره شیش ماه بعد یونگی رفت جلو تر جیمین:رئیس میخوای بری تو حلقش😐 یونگی:خفه شو بیا اینور ببینم اگه باهاش اوتطوری حرف بزنم منم مثل اون میکنی آرهههههههههههه😲(😐😐😐😐😐😐😐😐😂درد😂) تهیونگ و جیمین ترسیدن کوک:من غلط بکنم من:😂😂 یونگی:خیله خوب ولی اگه دفع دیگه همچین اتفاقی اینجا بیوفته هر دوتونو اخراج میکنم من:بله کوک:بله یونگی:شیفممممممهههههههه😲من:بله بله بعد رفتن منم رفتم سمت جونگ کوک و بغلش کردم اونم محکم بغلم کرد کوک:عشقم میخواستم تیکه تیکش کنم محکم بغلم کرد و دستشو رو موهام میکشید و سرشو میبرد تو گردنم کوک:اگه یک بار دیگه همچین اتفاقی بیوفته دیگه زندش نمیزارم صد بارم گفتم تو مال منی لبات مال منه اصلا چطوری اینطوری شد بعد از تو بغلش اومدم بیرون من:راستش اومد جلومو گرفت گفت کارت دارم نمیدونستم اینطوری ولی رفتم گفتم اگه کاری کرد یه بلایی سرش بیارم همه چیو براش تعریف کردم اونم با گریه کوک:آشغال عوضی خیله خوب عشقم گریه نکن قلبم داره آتیش میگیره بعد منو گرفت تو بغلش منم سرموگذاشتم رو شونش (بوی سوختگی نمیاد قلبم من داره میسوزه🙂😂😂🤣عاشق این حرف جونگ کوک برا موخ زنی شدم😂😂😂) کوک:گریه نکن من:باشه بعد اشکمو پاک کردم اومد لباشو گذاشت رو لبام و لبامو بوسید بعد جدا شد کوک:این لبا خوشگلت فقط مال منه هیشکس حق نداره حتی نگاهم بکنه چه برسه به این که لمسش کنه(اینو تو دفترچه یادداشتم ثبت میکنم😂😂😂) کوک:اینو بگو راجب چشمات که حرفی نزد من:نزد گفت چشمات جذبم میکنه کوک:گوه خورده درباره ی چشمات چیزی گفته مرتیکه عوضی کونی حرومزاده من:وقتی اونجوری پریدی بهش فهمیدم که اصلا تنها نیستم من وقتی با کای دوست بودم اصلا باهام اینجوری نبود همش تنها بودنمو تو سرم میزد کوک:اون مرتیکه کونی چطوری تونسته باهات اونجوری برخورد من:جونگ کوک من بخاطر رفتارای اون ناامید شدم بعد ازش جدا شدم و تو رو پیدا کردم الان تازه معنی عشقو میفهمم چون قبلا فکر میکردم همش بازیه خیالیه اما الان با بودن تو کنارم عشقو بهم ثابت کردی ازت ممنونم عشقم
۱۳.۷k
۲۶ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.