بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
قسمت اول :
زندگی چهار رکن اساسی دارد و زندگی بهتر این است که در این چهار رکن، یک اتفاقات خوبی بیفتد. یکی از ارکان اولیۀ زندگی، محبت و علاقه است که این محبت و علاقه موتور محرک زندگی است. اولین مشخصۀ زندگی خوب این است که محبت در این زندگی، پر رنگ باشد. ما باید محبت را برای زندگی لازم بدانیم، باید با محبت، عشق احساس و شور و عاطفه زندگی کنیم.
بعضیها زندگی حداقلیِ حقوقیِ سرد دارند و البته آزارشان هم به کسی نمی رسد و ظاهراً هم مورد احترام مردم هستند، ولی این زندگی بهتر نیست؛ کسی فریب نخورَد! زندگی باید با عشق و احساسات وعاطفه و شور همراه باشد. منتها اگر شما عاشق یک چیز پوچ یا بی ارزش باشید،این عشق و احساسات شما را از تعادل خارج میکند و به یک موجود ناهنجار تبدیل میکند و رفتارهای ناهنجار از شما سر میزند. ولی اگر این عشق و ارادتِ سرشار شما مثلاً به وجود نازنین علیبن ابیطالب(ع) باشد، حتماً انسان متعادلی میشوید.
برخی از روشنفکرهای غربزده نگاهشان این است که محبتِ زیاد، انسان را از تعادل خارج میکند و باعث میشود در جامعه، رفتارهای ناهنجار از او سر بزند! اینها در واقع دوست دارند انسانها مثل رباط زندگی کنند! اما دین ما این را دوست ندارد. معمولاً همۀ آدمها وقتی به دل خودشان مراجعه میکنند،حسرت کسانی را میخورند که زندگیِ باعشق و عاطفه و شور دارند. این عشق و محبت شدید، باید در همۀ بخشهای زندگی انسان جاری باشد.
ممکن است یک قسمتی از زندگی شما بی احساس باشد. مثلاً خیلیها میگویند: من به رشتۀ تحصیلی خودم علاقه ندارم، چهکار کنم؟ من به همسر خودم علاقه ندارم، چهکار کنم؟ من به پدر و مادر خودم علاقه ندارم، چهکار کنم؟ من به شغل خودم علاقه ندارم، چهکار کنم؟ من به محلۀ زندگی خودم علاقه ندارم، چهکار کنم؟ شما که نمی توانید اجبار کنید که با عشق و احساسات و شور زندگی کنیم! در حالی که با عشق، احساس، عاطفه و محبتِ شدید زندگی کردن، اصلاً معنایش این حرفها نیست! خیلی از آدمها این مسألۀ محبت شدید را اشتباه می گیرند با محبتهای جزئی و مختصری که بین انسان و شغل و همسر و کار و زندگیاش پدید میآید.
انسان اساساً باید عاشقانه زندگی کند. اگر یک خورشید محبت در قلب انسان طلوع کند و این محبت شدید-که البته این محبت شدید جز به پروردگار و اولیاء خدا نمیتواند شکل بگیرد - در زندگی انسان وجود داشته باشد، تو تمام لحظههای زندگی خودت را با عشق زندگی خواهی کرد. حتی خوابیدن و بیدار شدن تو نیز با احساسات توأم خواهد بود،(ادامه دارد...)
قسمت اول :
زندگی چهار رکن اساسی دارد و زندگی بهتر این است که در این چهار رکن، یک اتفاقات خوبی بیفتد. یکی از ارکان اولیۀ زندگی، محبت و علاقه است که این محبت و علاقه موتور محرک زندگی است. اولین مشخصۀ زندگی خوب این است که محبت در این زندگی، پر رنگ باشد. ما باید محبت را برای زندگی لازم بدانیم، باید با محبت، عشق احساس و شور و عاطفه زندگی کنیم.
بعضیها زندگی حداقلیِ حقوقیِ سرد دارند و البته آزارشان هم به کسی نمی رسد و ظاهراً هم مورد احترام مردم هستند، ولی این زندگی بهتر نیست؛ کسی فریب نخورَد! زندگی باید با عشق و احساسات وعاطفه و شور همراه باشد. منتها اگر شما عاشق یک چیز پوچ یا بی ارزش باشید،این عشق و احساسات شما را از تعادل خارج میکند و به یک موجود ناهنجار تبدیل میکند و رفتارهای ناهنجار از شما سر میزند. ولی اگر این عشق و ارادتِ سرشار شما مثلاً به وجود نازنین علیبن ابیطالب(ع) باشد، حتماً انسان متعادلی میشوید.
برخی از روشنفکرهای غربزده نگاهشان این است که محبتِ زیاد، انسان را از تعادل خارج میکند و باعث میشود در جامعه، رفتارهای ناهنجار از او سر بزند! اینها در واقع دوست دارند انسانها مثل رباط زندگی کنند! اما دین ما این را دوست ندارد. معمولاً همۀ آدمها وقتی به دل خودشان مراجعه میکنند،حسرت کسانی را میخورند که زندگیِ باعشق و عاطفه و شور دارند. این عشق و محبت شدید، باید در همۀ بخشهای زندگی انسان جاری باشد.
ممکن است یک قسمتی از زندگی شما بی احساس باشد. مثلاً خیلیها میگویند: من به رشتۀ تحصیلی خودم علاقه ندارم، چهکار کنم؟ من به همسر خودم علاقه ندارم، چهکار کنم؟ من به پدر و مادر خودم علاقه ندارم، چهکار کنم؟ من به شغل خودم علاقه ندارم، چهکار کنم؟ من به محلۀ زندگی خودم علاقه ندارم، چهکار کنم؟ شما که نمی توانید اجبار کنید که با عشق و احساسات و شور زندگی کنیم! در حالی که با عشق، احساس، عاطفه و محبتِ شدید زندگی کردن، اصلاً معنایش این حرفها نیست! خیلی از آدمها این مسألۀ محبت شدید را اشتباه می گیرند با محبتهای جزئی و مختصری که بین انسان و شغل و همسر و کار و زندگیاش پدید میآید.
انسان اساساً باید عاشقانه زندگی کند. اگر یک خورشید محبت در قلب انسان طلوع کند و این محبت شدید-که البته این محبت شدید جز به پروردگار و اولیاء خدا نمیتواند شکل بگیرد - در زندگی انسان وجود داشته باشد، تو تمام لحظههای زندگی خودت را با عشق زندگی خواهی کرد. حتی خوابیدن و بیدار شدن تو نیز با احساسات توأم خواهد بود،(ادامه دارد...)
۲۴۶
۲۵ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.