آندم که تو را در بغلم سفت بگیرم
از هر نفست زنده شوم باز بمیرم
با طعم لبانت بده یک بوسه عزیزم
دیوانه ام و سمت تو افتاده مسیرم
احساس جوانی به سرم دارم و اما
در پیش تو یک شاعر افسرده ی پیرم
اقرار کن از کی شده ام محو دو چشمت
آن گاه من این مساله را هم بپذیرم
عیبم نکن از اینکه چرا با تو خوشم من
وقتی به نگاهت همه ی عمر اسیرم
آندم که تو را در بغلم سفت بگیرم
از هر نفست زنده شوم باز بمیرم
با طعم لبانت بده یک بوسه عزیزم
دیوانه ام و سمت تو افتاده مسیرم
احساس جوانی به سرم دارم و اما
در پیش تو یک شاعر افسرده ی پیرم
اقرار کن از کی شده ام محو دو چشمت
آن گاه من این مساله را هم بپذیرم
عیبم نکن از اینکه چرا با تو خوشم من
وقتی به نگاهت همه ی عمر اسیرم
۴.۰k
۰۴ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.