مامان بزرگم رفت... بعد از سه چهار روز بستری بودن توی راهر
مامان بزرگم رفت... بعد از سه چهار روز بستری بودن توی راهروی بیمارستان و کمبود امکانات، مامان بزرگم رفت... یه ماه پیش شمارش معکوس برای رسیدن عید و دوباره دیدنش رو شروع کرده بودم که این اوضاع بد از راه رسید و یه دیوار شد بین من و کسایی که دوسشون دارم...
گفتم باشه... اشکال نداره! صبر میکنم اوضاع که بهتر شد میبینمشون... ببین! نشد! حالا چجوری بیام اونجا وقتی تو نیستی!؟؟
پ.ن: حال گیلان این روزا خوب نیست... نرید اونجا!!!!!
گفتم باشه... اشکال نداره! صبر میکنم اوضاع که بهتر شد میبینمشون... ببین! نشد! حالا چجوری بیام اونجا وقتی تو نیستی!؟؟
پ.ن: حال گیلان این روزا خوب نیست... نرید اونجا!!!!!
۷.۳k
۲۱ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۲۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.