فرشته محافظ عشق (11)
سهون:
داشتم رانندگی میکردم ماشین های چانیول گیر بودیکیش کارواش یکیشم تعمیرگاه بود داشتم میرفتم سمت خونمون...
اومدم آینه بغل رو نگاه کنم با خندهی شیطانی یه درازگوش مواجه شدم با ترس گفتم :"ی...یاااا...چته؟ قیافتو اونجوری نکن ترسناک میشی."
_ برو عامو ما خودمون اینکاره ایم مارو سیاه نکن... از کی کلک؟
با تعجب بهش نگاه کردم باز از موتوری مواد گرفت با قیافه پوکری گفتم:"چانی...چندبار گفتم از موتوری جنس نگیر اگه میگیری تو پارک نگیر..."
_ خفه شو بابا جواب سوال منو بده
_ مستی؟ جواب چیو بدم؟
با خنده گفت:"هی اگه نمیخوای نگو ولی من نگاهتو به اون دوست بکهیون دیدم...
_ کود...یااااااااااااا...اشتباه برداشت کردی
_ هوی میتونی ازم قایم کنی یا بهم نگی ولی فکر دروغ گفتنم نکن... اسمش چی بود؟؟؟شولو؟ لوشو؟شل و ول؟ ولاش ...
میدونستم داره از قصد میکنه ولی با حرص گفتم:"شیو لوهان ...اسم پارک بکهیونو خوب حفظ کردی..."
_ ببین تموم ش کن قشنگ تموم نمیشه ها....
_ راستشو بگو تا کی میخوای به این دروغ ادامه بدی؟
_ نمیدونم... شاید فقط یکم اذیتش کنم اما
ماشینو جلوی در خونه چان گذاشتم و با لبخند برگشتم سمتش و گفتم:"هی چان من تورو میشناسم و قضاوتت نمیکنم ولی اگه حتی با خودت صادق نیستی با من صادق باش با من جعفر نباش دوسش داری؟"
یهو قرمز شدنش و تو فکر رفتنش نظرمو جلب کرد نه ...نهههههههه .... پارک چانیول؟ توعم نه ...نه نمیتونم باور کنم پارک کبیر....پارک چانیول قلب سنگی پارک چانیول سگ....بولداگ... گوریل بی اعصاب .... پارک ....چانیول عاشق شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟نه نمیخوام با داد گفتم:"یاااااااااا...نگو که عاشقش شدی نهه من هوو نمیخوام... جدی میگی؟ خدایااااااا من سینگلو ازدواج بده"
_ سهون...
_ بله اقای خر شانس
_ دهنتو ببند
_ چشم
و با اخمش بلند شد با صدای جدی پرسیدم:"بهش اعتراف میکنی؟"
_ اوهوم
_کی؟
_ شاید یه هفته چون هنو تکلیفم با خودم مشخص نیس و خب یکمم میترسم باید اول اونم عاشق کنم
هه پارک چانیول عوض شده با خنده گفتم:" چه جالب ترس تورو دیدیم ."
اومد ماشینمو ناک اوت کنه که سریع در رفتم و بعد برای حرص دادنش بلند گفتم :"ولی کیم جونگده صبر نکرد دوروزه اعتراف کرده بکم گفته فردا ج میده بهش."
vahyun
داشتم رانندگی میکردم ماشین های چانیول گیر بودیکیش کارواش یکیشم تعمیرگاه بود داشتم میرفتم سمت خونمون...
اومدم آینه بغل رو نگاه کنم با خندهی شیطانی یه درازگوش مواجه شدم با ترس گفتم :"ی...یاااا...چته؟ قیافتو اونجوری نکن ترسناک میشی."
_ برو عامو ما خودمون اینکاره ایم مارو سیاه نکن... از کی کلک؟
با تعجب بهش نگاه کردم باز از موتوری مواد گرفت با قیافه پوکری گفتم:"چانی...چندبار گفتم از موتوری جنس نگیر اگه میگیری تو پارک نگیر..."
_ خفه شو بابا جواب سوال منو بده
_ مستی؟ جواب چیو بدم؟
با خنده گفت:"هی اگه نمیخوای نگو ولی من نگاهتو به اون دوست بکهیون دیدم...
_ کود...یااااااااااااا...اشتباه برداشت کردی
_ هوی میتونی ازم قایم کنی یا بهم نگی ولی فکر دروغ گفتنم نکن... اسمش چی بود؟؟؟شولو؟ لوشو؟شل و ول؟ ولاش ...
میدونستم داره از قصد میکنه ولی با حرص گفتم:"شیو لوهان ...اسم پارک بکهیونو خوب حفظ کردی..."
_ ببین تموم ش کن قشنگ تموم نمیشه ها....
_ راستشو بگو تا کی میخوای به این دروغ ادامه بدی؟
_ نمیدونم... شاید فقط یکم اذیتش کنم اما
ماشینو جلوی در خونه چان گذاشتم و با لبخند برگشتم سمتش و گفتم:"هی چان من تورو میشناسم و قضاوتت نمیکنم ولی اگه حتی با خودت صادق نیستی با من صادق باش با من جعفر نباش دوسش داری؟"
یهو قرمز شدنش و تو فکر رفتنش نظرمو جلب کرد نه ...نهههههههه .... پارک چانیول؟ توعم نه ...نه نمیتونم باور کنم پارک کبیر....پارک چانیول قلب سنگی پارک چانیول سگ....بولداگ... گوریل بی اعصاب .... پارک ....چانیول عاشق شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟نه نمیخوام با داد گفتم:"یاااااااااا...نگو که عاشقش شدی نهه من هوو نمیخوام... جدی میگی؟ خدایااااااا من سینگلو ازدواج بده"
_ سهون...
_ بله اقای خر شانس
_ دهنتو ببند
_ چشم
و با اخمش بلند شد با صدای جدی پرسیدم:"بهش اعتراف میکنی؟"
_ اوهوم
_کی؟
_ شاید یه هفته چون هنو تکلیفم با خودم مشخص نیس و خب یکمم میترسم باید اول اونم عاشق کنم
هه پارک چانیول عوض شده با خنده گفتم:" چه جالب ترس تورو دیدیم ."
اومد ماشینمو ناک اوت کنه که سریع در رفتم و بعد برای حرص دادنش بلند گفتم :"ولی کیم جونگده صبر نکرد دوروزه اعتراف کرده بکم گفته فردا ج میده بهش."
vahyun
۳.۱k
۰۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.