عاشقانه
با رفتنت انگار که دل از تو نکندم
دل بردی و همگی طعنه زنندم
ویران شده هر روز و شب و ثانیه هایم
آغوشِ تو کم دارم و انگار به بندم
چون بیدم و در باد رها گشته دلم زار
یادت به دل آتش زده و همچو سپندم
مجنونم و دنبالِ توام ، سایه به سایه
در راهِ وصالِ تو اگر سخت کشندم
مهرت به دل آذین شده ای حضرتِ دلدار
چترِ نگهت بر سرِ من ، ماهِ بلندم
دل بردی و همگی طعنه زنندم
ویران شده هر روز و شب و ثانیه هایم
آغوشِ تو کم دارم و انگار به بندم
چون بیدم و در باد رها گشته دلم زار
یادت به دل آتش زده و همچو سپندم
مجنونم و دنبالِ توام ، سایه به سایه
در راهِ وصالِ تو اگر سخت کشندم
مهرت به دل آذین شده ای حضرتِ دلدار
چترِ نگهت بر سرِ من ، ماهِ بلندم
۹.۴k
۰۹ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.