نجوای عشق پارت ۱۰۶
نشستم جلو سومین و بچه شدم دندونامو دادم بیرون صدا در آوردم(خانواده وحشی تاحالا دیده بودید مامان بابا وحشی خود بچم وحشی😐😂😂😂) کوک:واییی وحشی من سومین:ناح ای ماما وحجی میه کوک:نخیرم این مامانت فقط مال من وحشی میشم بعدشم ایشون مال منه بعد جونگ کوک گرفتم تو بغلش سومین:تویه سلگ کوک:خودتی من:تولی🙂 من:هردوتونید حالا هر دو باهم سومین و جونگ کوک:تولی بعد جونگ کوک زد زیر خنده سومینم همینطور من:ای جانم کوک:ای جان من:جونگ کوک این بچه شد استاد فحش😂 کوک:شبی باباشه دیگه ما الان یه توله ببرم داریم من:بابا گرگ وحشی مامان گربه وحشی سومین توله ببرمون😬 بعد من و جونگ کوک باهم رو به رو هم وحشی شدیم بعد جونگ کوک پیشونیشو چسبوند به پیشونیم و دندوناشو داده بود بیرون و صدا در میاورد و پیشونیشو به پیشونیم میمالید بعد خندیدیم لباشو گذاشت رو لبام یه مک کوچولو زد بعد جدا شد یهو دیدیم سومین خوابش برده من:وایی خوابش برد کوک:بیا ببریمش تو اتاق رو تختش بخوابه من:باشه جونگ کوک از رو مبل برش داشت و بردش تو اتاق گذاشتش رو تخت منم رفتم کنار تختش پتو رو کشیدم روش من:میخوام کنارش باشم براش لالایی بخونم که خوابش ببره کامل کوک:خیله خوب منم میشینم گوش میدم من:باشه شروع کردم به لالایی خوندن برا سومین جونگ کوکم رو تخت بود لالایم تموم شد و سومین کلا خوابش برد رفتم پیش جونگ کوک دیدم اونم خوابش برده منم رفتم خوابیدم وسطا شب بود با صدا گریه بچه از بیدار شدیم من:جونگ کوک بچه کوک:تو پا نشو من میرم رفت پیش بچه کوک:جانم بابایی بعد آوردش گذاشتش وسطمون خوابوندش و خوابید من:فکر کنم این میخواست فقط وسط ما بخوابه😐😂 کوک:خیلی پدرسوختس😐😂 بعد گرفتیم خوابیدیم صبح بود پاشدم دیدم سومین صحر خیز نشسته پاشده نشسته در و دیوار و نگاه میکنه پاشدم من:مامانم بیدار شدی بابارو ازیت کنیم بعد ذوق کرد من:برو انگوشتتو بکن تو دماغش (چی به بچه یاد میدی😐😂😂😂🤣) واقعنم رفت چهار دست و پا رفت انگوشتشو کرد تو دماغش من:بزن تو صورتش میزد (آقا 😐😐😐😐😂😂😂) کوک:عشقم نکن بزار بخوابم من:وای وای وای سومین:😄😄😄😄 من:یدونه محکم بزن تو دهنش یدونه محکم زد تو دهنش جونگ کوک بیدار شد بعد سومین چهار دست و پا با سرعت اومد طرف من منم بغلش کردم کوک:شما دو تا دارید چیکار میکنید نگاه کن چه صمیمین کی زد تو دهنم منم سومینو نشون داد بعد یکی از ابروهاشو انداخت بالا به من نگاه کرد کوک:کی بهت گفت سومین منو نشون داد منم بالا رو نگاه کردم کوک:نایکا من:هوم کوک:تو میگفتی بزنه هاننن میگفتی انگوشتشو بکنه تو دماغم محکم بزنه تو صورتم سومین:ماما ملو نشنیا کوک:بزنمش چی میشه سومین:با مش میشنمت من:ای جان بیا آقا بچت مثل خودت غیرتیه😏😂
۴۴.۹k
۰۱ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.