چهار عامل مؤثر برای افزایش سرعت عمل در تست زنی
چهار عامل مؤثر برای افزایش سرعتعمل در تستزنی
چهار عامل مؤثر برای افزایش سرعتعمل در تستزنی
1- مطالعهی مفهومی و معنیدار کردن مفاهیم
2- شادابی و سرحال بودن
3- تمرین و رکوردگیری در تستزنی
4- تمرکز و آرامش
اشتباهات غیرعملی
اشتباهات غیرعملی که در آزمونهای تستی بسیار شایع هستند، عبارتند از:
1- انتخاب گزینهی هم شماره با پاسخ سؤال( پاسخ مسأله عدد 2 میشود، گزینهی 2 را میزنند)
2- عجله کردن در صورت مسأله
3- " نیست" را " است" دیدن و بالعکس
4- عدم تطبیق شمارهی سؤال در حین انتقال پاسخ به پاسخبرگ
عواملی که موجب عدم موفقیت در آزمونهای تستی میشود، عبارتند از:
1- تسلط نداشتن روی مباحث درسی
2- عدم توجه به زمان
3- استرس و اضطراب
4- بی دقتی و عدم تمرکز
5- شانسی پاسخ دادن به سؤالات
6- انجام عملیات به صورت ذهنی
7- عدم دقت در پر کردن پاسخبرگ
اگر شما طراح سوال بودید!
آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که اگر شما طراح سوالات کنکور بودید، سوالات را چگونه طراحیمیکردید!؟ آیامیدانید که طراحان سوالات آزمون های سراسری و همگانی برای اینکه امکان ورود و امتیاز گیری شانسی را به حداقل برسانند ، مجبورند از یک سری قوانین و قواعد ثابت و مشخص تبعیت کنند و حق ندارند هر جور دلشان خواست سوال طرح کنند و هر جور دلشان خواست سوالات را بین گزینه های الف و ب و ج و د توزیع کنند؟ بدیهی است که اگر شما این قوانین را بدانید به پنجره و دیدگاه طراح سوال نزدیک ترمیشوید و بهترمیتوانید حرکات و حقه های او را حدس بزنید و از این طریق گزینه های درست و نادرست را از یکدیگر تشخیص دهید. بیائید با هم این قوانین و قواعد اجباری را مرور کنیم:
قاعده اول :طراحان سوالات کنکور های همگانی ملزممیباشند که پاسخ ها را به طور یکسان بین گزینه های الف و ب وج ود توزیع کنند و حق ندارند سنگینی پاسخ ها را روی یک گزینه خاص بیاندازند و یا سنگینی را از یک گزینه خاص بیش از حد دور کنند.
فرض کنید در امتحان کنکور یکصد سوال وجود دارد . بدیهی است که جواب این سوالات باید بین چهار گزینه الف و ب و ج و د توزیع شود. با توجه به اینکه به ازای هر سه پاسخ نادرست یکی از پاسخ های درست حذفمیشود ، پس طراح سوال حق ندارد روی یکی از گزینه ها مثلا ( گزینه ج) بیشتر تمرکز کند و جوابهای بیشتری را روی گزینه ج قرار دهد. چرا که اگر چنین کند. یکی از داوطلبان زیرکمیتواند با درک سریع این موضوع از روی تصویر گرافیکی پاسخنامه فورا کلید را کشف کند و با علامت زدن همه جوابهای ج بدون اینکه جواب را بداند امتیاز بگیرد!
طراح سوال مجبور است برای خلاصی از دردسرهای بعدی جواب صد سوال کنکور را بین گزینه های الف و ب و ج ود به تساوی تقسیم کند. برای اینکه این حقیقت را شخصا کشف کنید، کافی است پاسخنامه سوالات کنکورهای چند سال اخیر را مورد بررسی قرار دهید و در هر پاسخنامه تعداد گزینه های الف را بشمارید و این عدد را به کل تعداد سوالات تقسیم کنید . به عددی حدود 25 درصد دست خواهید یافت.عین همین واقعیت برای گزینه های ب و ج ود نیز صادقمیباشد. به عبارتی اگر یک داوطلب همینطور الله بختکی تمام گزینه های الف کنکور را بزند. نهایتا موفقمیشود 25 درصد نمره را بیاورد اما در عین حال 75 درصد جوابها را غلطمیزند که چون به ازای هر سه جواب غلط یک جواب درست صفرمیشود پس نهایتا امتیاز این فرد چیزی در حدود صفر خواهد بود.
حال بیائید از منظری دیگر به این قاعده نگاه کنیم: حالت ایده آلی را در نظر بگیرید که داوطلب به دلیل تسلط علمی موفق شده است 75 سوال را جواب دهد و بعد در کمال تعجب دریافته است که جواب این 75 سوال همگی بین گزینه هایالف و ب و ج بوده است. به نظر شما او اگر فرصت و دانش کافی برای جوابدهی به بقیه سوالات را نداشته باشد،و تنها ده دقیقه به پایان وقت آزمون باقی مانده باشد ، آیا بهتر نیست که بقیه سوالات را از ترس نمره منفی همینطوری به حال خود رها نکند؟! و هر چه گزینه "د" است را علامت بزند؟!
فراموش نکنید که طبق قاعده حفظ تعادل گزینه ها و نکشاندن مرکز ثقل جوابها روی یک گزینه خاص ، طراح سوال مجبور است 25 درصد پاسخ ها را هم از بین گزینه های "د" انتخاب کند و چون تا این لحظه گزینههای "د" انتخاب نشده اند پس به احتمال بالای 90 درصد انتخاب گزینه های "د"میتواند امتیاز بسیار زیادی برای شخص به همراه داشته باشد. در حالت ایده آل این امتیاز 25 است .
چهار عامل مؤثر برای افزایش سرعتعمل در تستزنی
1- مطالعهی مفهومی و معنیدار کردن مفاهیم
2- شادابی و سرحال بودن
3- تمرین و رکوردگیری در تستزنی
4- تمرکز و آرامش
اشتباهات غیرعملی
اشتباهات غیرعملی که در آزمونهای تستی بسیار شایع هستند، عبارتند از:
1- انتخاب گزینهی هم شماره با پاسخ سؤال( پاسخ مسأله عدد 2 میشود، گزینهی 2 را میزنند)
2- عجله کردن در صورت مسأله
3- " نیست" را " است" دیدن و بالعکس
4- عدم تطبیق شمارهی سؤال در حین انتقال پاسخ به پاسخبرگ
عواملی که موجب عدم موفقیت در آزمونهای تستی میشود، عبارتند از:
1- تسلط نداشتن روی مباحث درسی
2- عدم توجه به زمان
3- استرس و اضطراب
4- بی دقتی و عدم تمرکز
5- شانسی پاسخ دادن به سؤالات
6- انجام عملیات به صورت ذهنی
7- عدم دقت در پر کردن پاسخبرگ
اگر شما طراح سوال بودید!
آیا تا به حال به این موضوع فکر کرده اید که اگر شما طراح سوالات کنکور بودید، سوالات را چگونه طراحیمیکردید!؟ آیامیدانید که طراحان سوالات آزمون های سراسری و همگانی برای اینکه امکان ورود و امتیاز گیری شانسی را به حداقل برسانند ، مجبورند از یک سری قوانین و قواعد ثابت و مشخص تبعیت کنند و حق ندارند هر جور دلشان خواست سوال طرح کنند و هر جور دلشان خواست سوالات را بین گزینه های الف و ب و ج و د توزیع کنند؟ بدیهی است که اگر شما این قوانین را بدانید به پنجره و دیدگاه طراح سوال نزدیک ترمیشوید و بهترمیتوانید حرکات و حقه های او را حدس بزنید و از این طریق گزینه های درست و نادرست را از یکدیگر تشخیص دهید. بیائید با هم این قوانین و قواعد اجباری را مرور کنیم:
قاعده اول :طراحان سوالات کنکور های همگانی ملزممیباشند که پاسخ ها را به طور یکسان بین گزینه های الف و ب وج ود توزیع کنند و حق ندارند سنگینی پاسخ ها را روی یک گزینه خاص بیاندازند و یا سنگینی را از یک گزینه خاص بیش از حد دور کنند.
فرض کنید در امتحان کنکور یکصد سوال وجود دارد . بدیهی است که جواب این سوالات باید بین چهار گزینه الف و ب و ج و د توزیع شود. با توجه به اینکه به ازای هر سه پاسخ نادرست یکی از پاسخ های درست حذفمیشود ، پس طراح سوال حق ندارد روی یکی از گزینه ها مثلا ( گزینه ج) بیشتر تمرکز کند و جوابهای بیشتری را روی گزینه ج قرار دهد. چرا که اگر چنین کند. یکی از داوطلبان زیرکمیتواند با درک سریع این موضوع از روی تصویر گرافیکی پاسخنامه فورا کلید را کشف کند و با علامت زدن همه جوابهای ج بدون اینکه جواب را بداند امتیاز بگیرد!
طراح سوال مجبور است برای خلاصی از دردسرهای بعدی جواب صد سوال کنکور را بین گزینه های الف و ب و ج ود به تساوی تقسیم کند. برای اینکه این حقیقت را شخصا کشف کنید، کافی است پاسخنامه سوالات کنکورهای چند سال اخیر را مورد بررسی قرار دهید و در هر پاسخنامه تعداد گزینه های الف را بشمارید و این عدد را به کل تعداد سوالات تقسیم کنید . به عددی حدود 25 درصد دست خواهید یافت.عین همین واقعیت برای گزینه های ب و ج ود نیز صادقمیباشد. به عبارتی اگر یک داوطلب همینطور الله بختکی تمام گزینه های الف کنکور را بزند. نهایتا موفقمیشود 25 درصد نمره را بیاورد اما در عین حال 75 درصد جوابها را غلطمیزند که چون به ازای هر سه جواب غلط یک جواب درست صفرمیشود پس نهایتا امتیاز این فرد چیزی در حدود صفر خواهد بود.
حال بیائید از منظری دیگر به این قاعده نگاه کنیم: حالت ایده آلی را در نظر بگیرید که داوطلب به دلیل تسلط علمی موفق شده است 75 سوال را جواب دهد و بعد در کمال تعجب دریافته است که جواب این 75 سوال همگی بین گزینه هایالف و ب و ج بوده است. به نظر شما او اگر فرصت و دانش کافی برای جوابدهی به بقیه سوالات را نداشته باشد،و تنها ده دقیقه به پایان وقت آزمون باقی مانده باشد ، آیا بهتر نیست که بقیه سوالات را از ترس نمره منفی همینطوری به حال خود رها نکند؟! و هر چه گزینه "د" است را علامت بزند؟!
فراموش نکنید که طبق قاعده حفظ تعادل گزینه ها و نکشاندن مرکز ثقل جوابها روی یک گزینه خاص ، طراح سوال مجبور است 25 درصد پاسخ ها را هم از بین گزینه های "د" انتخاب کند و چون تا این لحظه گزینههای "د" انتخاب نشده اند پس به احتمال بالای 90 درصد انتخاب گزینه های "د"میتواند امتیاز بسیار زیادی برای شخص به همراه داشته باشد. در حالت ایده آل این امتیاز 25 است .
۷.۲k
۱۰ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.