چو لب به خنده گشاید گشاده گردد دل

‌چو لب به خنده گشاید گشاده گردد دل
در آن لبست همیشه گشاد کار چرا

میان ابروی خود چون گره زند از خشم
گره گره شود از غم دل فکار چرا


#مولاناے_جانم


دیدگاه ها (۳)

دارم از زلف سیاهش گله چندان که مپرسکه چنان ز او شده‌ام بی سر...

‌تو در خوابی اکنونماه در پس ابرها نهانو هنوزاین پریشاندر پس ...

‌بانو بعد از رفتن من هیچ اتفاقی نمی افتدبهار می آید از راه م...

‌به شهر من بیا محبوبمـفردا برخیز و بیا قید همه‌چیز را بزنبگو...

مکن از برم جدایی،مرو از کنارم امشبکه نمی شکیبد از تو دل بی ق...

آتش دل استاد علی اصغر شاه زیدی

░⃟‌‌‎‎‌قطره قطره اشکهایم میچکد بر دفترمیاد بادا ... ان نگار ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط