پارت 61
پارت 61
من : خب چ خبر ؟ چطوره اونجا ؟
سلنا : خیلی خوبه اروین سوپریزم کرد
من : اوهوم
سلنا : نگو ک تو کمکش کردی ! تو بش گفتی میرم هتل. .....
من : عزیزم من واسه خوشحالی تو هرکاری میکنم اسم هتلو من بش دادم برنامه رو اون ریخت
سلنا : خبر داری فردا میخواد بیاد المان ؟
من : نه جدی ؟
سلنا : دروغ نگو میدونی !
من : بخدا نمیدونم جدی میخواد بیاد ؟
سلنا : اره
من : خوبه
سلنا : تو چ خبر ؟
من : ارسام اومده بود
سلنا : چی میگفت ؟
من : آدرسو میخواست
سلنا : ببین ابجی دقیق روزی ک اروین اومد تو ادرسمو بش بده وقتی منو خوشحال با اروین ببینه، دس بردار میشه
من : باشه
سلنا : خب کاری نداری میخوام شام بخورم ؟
من : نه نوش جونت
سلنا : بای
من : خدافظ
به زبون ارسام .....
ارسام : اهه ک هی کاش اینکارو با سلن نمیکردم، کاش همون اولش باهاش ازدواج میکردم ! اما منه گاو خواستم انتقام بگیرم .. انتقام چیو ؟؟؟ هه مگه چیکار کرده !!! ادم اینقد خررر ! اون دختر اینهمه سختی کشید بخاطر تو اونوقت تو ...من باید جاشو بدونم برم ازش معذرت بخوام به پاش بیوفتم ک منو ببخشه دیگه خسته شدم .....
من : خب چ خبر ؟ چطوره اونجا ؟
سلنا : خیلی خوبه اروین سوپریزم کرد
من : اوهوم
سلنا : نگو ک تو کمکش کردی ! تو بش گفتی میرم هتل. .....
من : عزیزم من واسه خوشحالی تو هرکاری میکنم اسم هتلو من بش دادم برنامه رو اون ریخت
سلنا : خبر داری فردا میخواد بیاد المان ؟
من : نه جدی ؟
سلنا : دروغ نگو میدونی !
من : بخدا نمیدونم جدی میخواد بیاد ؟
سلنا : اره
من : خوبه
سلنا : تو چ خبر ؟
من : ارسام اومده بود
سلنا : چی میگفت ؟
من : آدرسو میخواست
سلنا : ببین ابجی دقیق روزی ک اروین اومد تو ادرسمو بش بده وقتی منو خوشحال با اروین ببینه، دس بردار میشه
من : باشه
سلنا : خب کاری نداری میخوام شام بخورم ؟
من : نه نوش جونت
سلنا : بای
من : خدافظ
به زبون ارسام .....
ارسام : اهه ک هی کاش اینکارو با سلن نمیکردم، کاش همون اولش باهاش ازدواج میکردم ! اما منه گاو خواستم انتقام بگیرم .. انتقام چیو ؟؟؟ هه مگه چیکار کرده !!! ادم اینقد خررر ! اون دختر اینهمه سختی کشید بخاطر تو اونوقت تو ...من باید جاشو بدونم برم ازش معذرت بخوام به پاش بیوفتم ک منو ببخشه دیگه خسته شدم .....
۱۹.۵k
۲۱ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.