ببخشید، یک سکه دوزاری دارید؟
ببخشید، یک سکه دوزاری دارید؟
میخواهم به گذشته ها، زنگ بزنم!
به آن روزهای دور...
به دل های بزرگ، به محل کار پدرم، به جوانی مادرم، به کوچه های کودکی، به هم بازیهای بچگی.
میخواهم زنگ بزنم به دوچرخۀ خسته ام،
به مسیر مدرسه ام که خنده های مرا فراموش کرده،
به نیمکت های پر از یادگاری، به زنگ های تفریح مدرسه، به زمستانی که با زمین قهر نبود، به بخاری نفتی که همۀ ما رابا عشق دور هم جمع میکرد،
میدانم آن خاطره ها کوچ کرده اند...
می دانم ...
آری میدانم که تو هم ، دنبال سکه میگردی !!
افسوس...هیچ سکه ای در هیچ گوشی تلفنی ،
دیگر ما را به آن روزها وصل نخواهد کرد.. حیف..
صد افسوس که دوزاری مان بموقع نیفتاد !
میخواهم به گذشته ها، زنگ بزنم!
به آن روزهای دور...
به دل های بزرگ، به محل کار پدرم، به جوانی مادرم، به کوچه های کودکی، به هم بازیهای بچگی.
میخواهم زنگ بزنم به دوچرخۀ خسته ام،
به مسیر مدرسه ام که خنده های مرا فراموش کرده،
به نیمکت های پر از یادگاری، به زنگ های تفریح مدرسه، به زمستانی که با زمین قهر نبود، به بخاری نفتی که همۀ ما رابا عشق دور هم جمع میکرد،
میدانم آن خاطره ها کوچ کرده اند...
می دانم ...
آری میدانم که تو هم ، دنبال سکه میگردی !!
افسوس...هیچ سکه ای در هیچ گوشی تلفنی ،
دیگر ما را به آن روزها وصل نخواهد کرد.. حیف..
صد افسوس که دوزاری مان بموقع نیفتاد !
۴.۱k
۲۷ اسفند ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.