(بخش دوم پاسخ )
(بخش دوم پاسخ )
مصعب:
مصعب بن زبیر، براد عبدالله بن زبیر نیز یکی از همین شخصیتها میباشد. زبیر (پدر عبدالله و مصعب)، نه تنها از یاران رسول خدا صلوات الله علیه و آله بود، بلکه پسر عمهی ایشان نیز بود و ارادت خاصی به امیرالمؤمنین و اهل بیت علیهم السلام داشت، ولی عاقبتش آن شد. اما فرزندانش (به غیر از مصعب)، قبل از جمل نیز با ایشان بد بودند، لذا حتی علیه ایشان شمشیر کشیدند!
مصعب، در دامان برادرش عبدالله پرورش یافت، از نوجوانی در دستگاه حکومتی برادرش عبدالله، که بر حجاز (مکه) حاکم بود، رشد کرد و با وقایع گوناگون از نزدیک آشنا بود.
همانطور که امام خامنهای، در آن بیانات فرمودند، در میان تمامی خاندان زبیر، تنها کسی که با امیرالمؤمنین علیه السلام بد نبود [نه این که محبت اهل بیت داشت، شیعه بود و ...] همین مصعب بود، که البته خودش شخصیت شناخته شدهای بود.
ابن خلدون میگوید: «مصعب بن زبیر نخستین کسی بود که در عراق درهم و دینار سکه زد».
مصعب، هم زیبا بود و هم بسیار نزد دیگران محترم. مسعودی میگوید: «مصعب جمال چهره و کمال بنیهای داشت».
بنابراین، اگر گفته میشود که "کریم" بود، به معنای مصداقی از «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ» نمیباشد، بلکه کریم یعنی «بزرگ و بزرگوار»؛ برای خودش منزلتی داشت.
ماجراهای "مصعب"، همه پس از ماجرای کربلا بود و لشکرکشی او به کوفه و علیه قیام مختار ثقفی نیز پس صدراتش بر بصره، به حکم برادرش عبدالله بن زبیر اتفاق افتاد. همین لشکرکشی نیز به غیر از مباحث سیاسی و عطش حکومت، به خاطر فرار و پناهندگی ده هزار تن از کوفیانی که در کربلا فاجعه ببار آورده بودند و اکنون میترسیدند و به بصره و مصعب پناهنده شده بودند و تحریک وی بر قتل مختار صورت گرفت.
در مورد ازدواج با حضرت سکنیه، دختر امام حسین علیه السلام نیز اقوال متفاوت است؛ برخی میگویند: چنین ازدواجی رخ داده و برخی از مورخین گفتهاند که سند تاریخی محکمی ندارد، و برخی تحلیلگران اشکال کردهاند که در آن دوران که زنان و دختران تا قیام و انتقام مختار از جانیان کربلا، عزاداری کردند، چگونه ممکن است که ازدواجی صورت گرفته باشد – برخی نیز گفتهاند که فشار و اختناق بر شیعیان و به ویژه خاندان امام حسین علیه السلام زیاد بود؛ بسیاری توسط عبدالله بن زبیر و همین مصعب زندانی شده بودند، عبدالله که قصد سوزاندن برخی از آنها را داشت و ...، لذا ممکن است که چنین ازدواجی، البته با اجبار و اکراه صورت گرفته باشد! و این نیز بعید و بیبدیل نمیباشد؛ چنان که امام جواد علیه السلام نیز با اکراه و اجبار، با دختر مأمون ملعون ازدواج نمودند که وسیله قتل و شهادت خودشان گردید.
اما، بیان امام خامنهای، ناظر بر شناخت عمومی میباشد، نه تخصصی. میفرمایند: این مصعبی که عموم او را به بد نبودن با امیرالمؤمنین علیه السلام، بزرگ و بزرگوار (کریم) و داماد سید الشهداء علیه السلام میشناند، عاقبتش چنان شد! و این تاریخها، طبق بیان خود ایشان، باید برای ما هم درس باشد و هم عبرت.
امام خمینی رحمة الله علیه، در یک جملهی کوتاه، ولی بسیار حکیمانه و آموزنده، فرمودند: «ملاک حال فعلی افراد است»؛ یعنی این که در گذشته چگونه بوده، مؤمن بوده، صحابی بوده، انقلابی بوده، زندان رفته، در جبهههای نبرد حق علیه باطل شرکت کرده، فرزند کیست و با چه کسی ازدواج نموده، چندتا کتاب نوشته و ...، همه سوابق است، بلکه باید دید اکنون در چه موضعی قرار دارد؟ و یا اگر از دنیا رفته، با چه بینش، گرایش، مواضع و حالی از دنیا رفته است؟
مصعب:
مصعب بن زبیر، براد عبدالله بن زبیر نیز یکی از همین شخصیتها میباشد. زبیر (پدر عبدالله و مصعب)، نه تنها از یاران رسول خدا صلوات الله علیه و آله بود، بلکه پسر عمهی ایشان نیز بود و ارادت خاصی به امیرالمؤمنین و اهل بیت علیهم السلام داشت، ولی عاقبتش آن شد. اما فرزندانش (به غیر از مصعب)، قبل از جمل نیز با ایشان بد بودند، لذا حتی علیه ایشان شمشیر کشیدند!
مصعب، در دامان برادرش عبدالله پرورش یافت، از نوجوانی در دستگاه حکومتی برادرش عبدالله، که بر حجاز (مکه) حاکم بود، رشد کرد و با وقایع گوناگون از نزدیک آشنا بود.
همانطور که امام خامنهای، در آن بیانات فرمودند، در میان تمامی خاندان زبیر، تنها کسی که با امیرالمؤمنین علیه السلام بد نبود [نه این که محبت اهل بیت داشت، شیعه بود و ...] همین مصعب بود، که البته خودش شخصیت شناخته شدهای بود.
ابن خلدون میگوید: «مصعب بن زبیر نخستین کسی بود که در عراق درهم و دینار سکه زد».
مصعب، هم زیبا بود و هم بسیار نزد دیگران محترم. مسعودی میگوید: «مصعب جمال چهره و کمال بنیهای داشت».
بنابراین، اگر گفته میشود که "کریم" بود، به معنای مصداقی از «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ» نمیباشد، بلکه کریم یعنی «بزرگ و بزرگوار»؛ برای خودش منزلتی داشت.
ماجراهای "مصعب"، همه پس از ماجرای کربلا بود و لشکرکشی او به کوفه و علیه قیام مختار ثقفی نیز پس صدراتش بر بصره، به حکم برادرش عبدالله بن زبیر اتفاق افتاد. همین لشکرکشی نیز به غیر از مباحث سیاسی و عطش حکومت، به خاطر فرار و پناهندگی ده هزار تن از کوفیانی که در کربلا فاجعه ببار آورده بودند و اکنون میترسیدند و به بصره و مصعب پناهنده شده بودند و تحریک وی بر قتل مختار صورت گرفت.
در مورد ازدواج با حضرت سکنیه، دختر امام حسین علیه السلام نیز اقوال متفاوت است؛ برخی میگویند: چنین ازدواجی رخ داده و برخی از مورخین گفتهاند که سند تاریخی محکمی ندارد، و برخی تحلیلگران اشکال کردهاند که در آن دوران که زنان و دختران تا قیام و انتقام مختار از جانیان کربلا، عزاداری کردند، چگونه ممکن است که ازدواجی صورت گرفته باشد – برخی نیز گفتهاند که فشار و اختناق بر شیعیان و به ویژه خاندان امام حسین علیه السلام زیاد بود؛ بسیاری توسط عبدالله بن زبیر و همین مصعب زندانی شده بودند، عبدالله که قصد سوزاندن برخی از آنها را داشت و ...، لذا ممکن است که چنین ازدواجی، البته با اجبار و اکراه صورت گرفته باشد! و این نیز بعید و بیبدیل نمیباشد؛ چنان که امام جواد علیه السلام نیز با اکراه و اجبار، با دختر مأمون ملعون ازدواج نمودند که وسیله قتل و شهادت خودشان گردید.
اما، بیان امام خامنهای، ناظر بر شناخت عمومی میباشد، نه تخصصی. میفرمایند: این مصعبی که عموم او را به بد نبودن با امیرالمؤمنین علیه السلام، بزرگ و بزرگوار (کریم) و داماد سید الشهداء علیه السلام میشناند، عاقبتش چنان شد! و این تاریخها، طبق بیان خود ایشان، باید برای ما هم درس باشد و هم عبرت.
امام خمینی رحمة الله علیه، در یک جملهی کوتاه، ولی بسیار حکیمانه و آموزنده، فرمودند: «ملاک حال فعلی افراد است»؛ یعنی این که در گذشته چگونه بوده، مؤمن بوده، صحابی بوده، انقلابی بوده، زندان رفته، در جبهههای نبرد حق علیه باطل شرکت کرده، فرزند کیست و با چه کسی ازدواج نموده، چندتا کتاب نوشته و ...، همه سوابق است، بلکه باید دید اکنون در چه موضعی قرار دارد؟ و یا اگر از دنیا رفته، با چه بینش، گرایش، مواضع و حالی از دنیا رفته است؟
۲.۷k
۲۱ اسفند ۱۴۰۰