عاشقانه
دل پرید از قفس این بار عیان عاشق شد
در هیاهوی شبی با هیجان عاشق شد
سینه ی پرتپش از شوق، نمیشد آرام
چشم وا کرده و بی حدس و گمان عاشق شد
با غزلخوانی بلبل گل و گلدان مدهوش
قاصدک رقص کنان با دل و جان عاشق شد
مثلِ گلزارِ پر از عطرِ گلِ نرگس و یاس
با نسیمی سرِ کوی دگران عاشق شد
آهوی مستِ که عمری غم تنهایی دلشت
بر لبِ تیغهی کوهی چه دوان عاشق شد
کفتر جلد ندانست که تقدیرش چیست
روی بام تو نشست و نگران عاشق شد
در هیاهوی شبی با هیجان عاشق شد
سینه ی پرتپش از شوق، نمیشد آرام
چشم وا کرده و بی حدس و گمان عاشق شد
با غزلخوانی بلبل گل و گلدان مدهوش
قاصدک رقص کنان با دل و جان عاشق شد
مثلِ گلزارِ پر از عطرِ گلِ نرگس و یاس
با نسیمی سرِ کوی دگران عاشق شد
آهوی مستِ که عمری غم تنهایی دلشت
بر لبِ تیغهی کوهی چه دوان عاشق شد
کفتر جلد ندانست که تقدیرش چیست
روی بام تو نشست و نگران عاشق شد
۱۱.۸k
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.