فیک ساکوراسو پارت ۱۷

//ازدید تهیونگ//
رفتم تو....تا یو رو دیدم گریم گرفتو بغلش کردم....باورم نمیشد ......کوک گیج شده بودو کلافه نگامون میکرد.....مطمئنم دوسش داره.....اگه جریانو بگم مطمئنن از یو متنفر میشه و اونو تنها میزاره......چیکار کنم...
*کوک*ه...هیونگ....چیشده ....یکی بهم توضیح بده اینجا چ خبره...
از بغل یو دراومدمو به چشای خیسش نگاه کردم....چقدر مظلوم بود....داشت از لبش خون میومد....اما اون که دعوا نکرده....فهمیدم هیجی بوسش کرده....لعنت بهت پسر//به خودش میگه//کاش زود تر میرسیدم....
_ت...تهیونگ ش....شی....چیشده....چرا گریه میکنی؟
+هووووففف...کوک
*بله هیونگ
+برو وسایل کمک اولیه بیارو لب یورو درمان کن
*باش
نشستم رو مبلو دستامو کلافه بین چونم گذاشتمو به یو که مظلومانه به کوک نگاه میکرد،نگا میکردم.....چقدر مظلوم بود...همینجور تو فکر بودم که کوک از اشپز خونه با وسایل اومد بیرونو روبروی یو نشستو داشت درمانش میکرد که منو صدا کرد
*هیونگ
+هوم
*//لب یورو درمان کردو وسایلو گذاشت کنارو نشست جلوی یو روی زمین//چیشده....کامل توضیح بده تهیونگ//وقتی اینو میگه یعنی خیلی جدیو عصبانیه//
+هوفففف...باشه....ببین...
ادامه دارد😂👐💔
#پست_جدید #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن