خصوصیات استاد مطهری رحمة الله به نقل از شاگرد ایشان:
خصوصیات استاد مطهری رحمة الله به نقل از شاگرد ایشان:
سلوک ایشان به نحوی بود که در دل شاگردان نسبت به ایشان محبت ایجاد می شد. به خوبی محسوس بود که رابطه ای که شاگردان استاد مطهری با ایشان دارند، با رابطه ای که دانشجویان دانشگاه با استادان خود دارند، متفاوت است؛ زیرا، این رابطه، رسمی و اداری نبود؛ بلکه توأم با عشق و شوق بود.
البته سبب این امر، ایمان استاد بود که مثل یک کانون پرحرارت، هر عاشق حرارتی را به دور خویش جمع می کرد. همان طور که پروانه، گرد شمع می چرخد و به او جذب می شود، استاد مطهری هم شمعی بود که می سوخت و پروانه ها گرد ایشان جذب و جمع می شدند. ایشان با شاگردانشان به اندازه ای مهربان بودند که حتی اجازه می دادند تا آنان مسائل خصوصی و شخصی شان را با ایشان مطرح کنند و در انتخاب راه و مسیر آینده با ایشان مشورت کنند؛ حتی ایشان به اندازه ای نزدیک می شدند که در مجالسی مانند عروسی شاگردانشان - در صورت دعوت - شرکت می کردند.
از دیگر خصوصیات ایشان در ارتباط با شاگردانشان این بود که اگر استعدادی از شاگردانشان می دیدند، خوشحال می شدند و کمک می کردند تا استعداد وی پرورش پیدا بکند.
استاد مطهری برای کسانی که نخستین بار با ایشان برخورد می کردند، قدری خشک و جدی به نظر می آمدند. ممکن بود بعضی در نخستین برخورد، ایشان را شخصی خشک و عبوس تصور کنند؛ اما پس از آن که این آشنایی مدتی ادامه پیدا می کرد، کم کم شاگردان حس می کردند که ایشان، نه تنها خشک نیستند، بلکه دارای شخصیت چند بعدی و معنوی هستند و در کلامشان گرمی و حلاوت خاصی است و اگر میزان ارتباط، به حد آشنایی نزدیک می رسید، می دیدند که استاد صاحب روحی لطیف و ظریف هستند و به دقایق و رموز دوستی و آشنایی واقفند و بسیار بامحبت و صمیمی هستند.
به تعبیر دکتر حداد، استاد مطهری از دور، مانند منطق، از میان راه، مانند فلسفه و از نزدیک، مانند عرفان است. رفتار ایشان با دانشجویان آن قدر صمیمی بود که دانشجو به استاد، عشق می ورزید و رابطه آنان حالت مرید و مراد داشت.
منبع:
بر فراز اندیشه، روایتی از جلوه استاد شهید مطهری در دانشگاه، گردآوری و تنظیم: علی تاج الدینی.
سلوک ایشان به نحوی بود که در دل شاگردان نسبت به ایشان محبت ایجاد می شد. به خوبی محسوس بود که رابطه ای که شاگردان استاد مطهری با ایشان دارند، با رابطه ای که دانشجویان دانشگاه با استادان خود دارند، متفاوت است؛ زیرا، این رابطه، رسمی و اداری نبود؛ بلکه توأم با عشق و شوق بود.
البته سبب این امر، ایمان استاد بود که مثل یک کانون پرحرارت، هر عاشق حرارتی را به دور خویش جمع می کرد. همان طور که پروانه، گرد شمع می چرخد و به او جذب می شود، استاد مطهری هم شمعی بود که می سوخت و پروانه ها گرد ایشان جذب و جمع می شدند. ایشان با شاگردانشان به اندازه ای مهربان بودند که حتی اجازه می دادند تا آنان مسائل خصوصی و شخصی شان را با ایشان مطرح کنند و در انتخاب راه و مسیر آینده با ایشان مشورت کنند؛ حتی ایشان به اندازه ای نزدیک می شدند که در مجالسی مانند عروسی شاگردانشان - در صورت دعوت - شرکت می کردند.
از دیگر خصوصیات ایشان در ارتباط با شاگردانشان این بود که اگر استعدادی از شاگردانشان می دیدند، خوشحال می شدند و کمک می کردند تا استعداد وی پرورش پیدا بکند.
استاد مطهری برای کسانی که نخستین بار با ایشان برخورد می کردند، قدری خشک و جدی به نظر می آمدند. ممکن بود بعضی در نخستین برخورد، ایشان را شخصی خشک و عبوس تصور کنند؛ اما پس از آن که این آشنایی مدتی ادامه پیدا می کرد، کم کم شاگردان حس می کردند که ایشان، نه تنها خشک نیستند، بلکه دارای شخصیت چند بعدی و معنوی هستند و در کلامشان گرمی و حلاوت خاصی است و اگر میزان ارتباط، به حد آشنایی نزدیک می رسید، می دیدند که استاد صاحب روحی لطیف و ظریف هستند و به دقایق و رموز دوستی و آشنایی واقفند و بسیار بامحبت و صمیمی هستند.
به تعبیر دکتر حداد، استاد مطهری از دور، مانند منطق، از میان راه، مانند فلسفه و از نزدیک، مانند عرفان است. رفتار ایشان با دانشجویان آن قدر صمیمی بود که دانشجو به استاد، عشق می ورزید و رابطه آنان حالت مرید و مراد داشت.
منبع:
بر فراز اندیشه، روایتی از جلوه استاد شهید مطهری در دانشگاه، گردآوری و تنظیم: علی تاج الدینی.
۲.۱k
۳۰ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.