هنگام رفتن از مادر بزرگش خداحافظی کرد مادر بزرگش گفت

هنگام رفتن از مادر بزرگش خداحافظی کرد... مادر بزرگش گفت: آقا حجت! کجا؟
گفت: مناطق عملیاتی جنوب...

مادر بزرگش گفت: دم عیده بمون عزیزم
خندید و گفت: باید برم شاید #شهید شم... این جاست که در باغ شهادت بازه...

چند روز بعد که مسئولین شهر باغملک آمدند منزلشان، تعجب کردند.
سکوت عجیبی همراه با بغض مجلس را فرا گرفته بود. ناگهان بغضی ترکید.

حاج آقا، عمامه از سر در آورد و رو به پدر حجت کرد و گفت:
انا لله و انا الیه راجعون
[ حــــــــجــــــــت شــــــهـــــــــیــــــــــد شـــــــد ]

#شهید_حجت_الله_رحیمی در خرمشهر روبروی پادگان دژ زمانی که مشغول هدایت اتوبوس‌های کاروان نور بسیج دانشجویی دانشگاه لرستان به سمت یادمان والفجر ۸ منطقه اروند کنار بود، دچار سانحه شد و چون مادرش حضرت زهرا (سلام الله علیها) با پهلو شکسته و صورتی کبود دعوت حق را لبیک گفت و به #شهادت رسید...

شادی روحش #صلوات

#خاکیان_خدایی
دیدگاه ها (۱۷)

این روزهاخوشبختےهایشان را بہ رخ ما مےڪشند!!اماغافل از آنکہخو...

تشنه یک لحظه دیدار توأم؛ حال مراروزه داری لحظه ی افطار میفهم...

شهدا اینقدر در این آشفته بازار غرق شدیم که گذشته را فراموش ک...

💗 بی‌اختیار اشک می‌ریختم⏳ خاطره رهبر انقلاب از دیدار با ام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط