عشق
مثل تو هیچ کسی در دلم اعجاز نکرد
پای دیوانه شدن را به سرم باز نکرد
لشکر موی تو جز با هدف تاراج از
بیهق سوخته جان، حمله ای آغاز نکرد
چون دماوند دلم سوخت ، ندانست کسی
آتشی در دل خود داشت و ابراز نکرد
چه نکردی وچه کردی که پس از آن ، این مرغ
با دَر ِ باز، مواجه شد و پرواز نکرد
هیچ کس با لبه ی تیغ چنین ابرویی
مثل من مشق جنون غلط انداز نکرد
به غم عشق خودم این همه میدان دادم
لحظه ی کشتن من ذره ای اغماز نکرد
بعد از آن هیچ کسی را نگهت، آگاه از
حس ناگفته ی صندوقچه ی راز نکرد
روز محشر به خدا از که شکایت ببرم
دولت عشق مرا از غمت آزاد نکرد
#سید_مهدی_نژاد_هاشمی
پای دیوانه شدن را به سرم باز نکرد
لشکر موی تو جز با هدف تاراج از
بیهق سوخته جان، حمله ای آغاز نکرد
چون دماوند دلم سوخت ، ندانست کسی
آتشی در دل خود داشت و ابراز نکرد
چه نکردی وچه کردی که پس از آن ، این مرغ
با دَر ِ باز، مواجه شد و پرواز نکرد
هیچ کس با لبه ی تیغ چنین ابرویی
مثل من مشق جنون غلط انداز نکرد
به غم عشق خودم این همه میدان دادم
لحظه ی کشتن من ذره ای اغماز نکرد
بعد از آن هیچ کسی را نگهت، آگاه از
حس ناگفته ی صندوقچه ی راز نکرد
روز محشر به خدا از که شکایت ببرم
دولت عشق مرا از غمت آزاد نکرد
#سید_مهدی_نژاد_هاشمی
۲.۱k
۱۴ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.