کنارت نیستم اما ؛
کنارت نیستم اما ؛
به تک تکِ ذرات معلق هوا ،
و به اکسیژن های در عبور ، سپرده ام که آغوشِ داغم را برایت بیاورند تا تمامِ خستگی ها و دردهای تنت بریزد ...
بوسه های از ته دلم را به دستانِ مهربانِ نسیم ، سپرده ام تا شب هنگام آنها را روی پیشانی و گونه های نازنینت بنشاند و حالِ این روزهای تو را بهتر کند ...
خوب باش ماهِ من !
خوب تر از همیشه ...
و فراموش نکن اینجا کسی هست که به اندازه ی تمام زمان هایی که تنها بوده ای ، انتظارِ لبخندِ تو را می کشد ،
کسی هست که به اندازه ی تمامِ آنها که نیستند ، تو را دوست دارد و به اندازه ی تمامِ آنها که رفته اند ، با تو خواهد ماند ،
کسی که می خواهد جهان نباشد اگر غمگین باشی !
بخند ماهِ من ؛
چشمانِ تو حیف است که غمگین باشد ،
بخند ...
به تک تکِ ذرات معلق هوا ،
و به اکسیژن های در عبور ، سپرده ام که آغوشِ داغم را برایت بیاورند تا تمامِ خستگی ها و دردهای تنت بریزد ...
بوسه های از ته دلم را به دستانِ مهربانِ نسیم ، سپرده ام تا شب هنگام آنها را روی پیشانی و گونه های نازنینت بنشاند و حالِ این روزهای تو را بهتر کند ...
خوب باش ماهِ من !
خوب تر از همیشه ...
و فراموش نکن اینجا کسی هست که به اندازه ی تمام زمان هایی که تنها بوده ای ، انتظارِ لبخندِ تو را می کشد ،
کسی هست که به اندازه ی تمامِ آنها که نیستند ، تو را دوست دارد و به اندازه ی تمامِ آنها که رفته اند ، با تو خواهد ماند ،
کسی که می خواهد جهان نباشد اگر غمگین باشی !
بخند ماهِ من ؛
چشمانِ تو حیف است که غمگین باشد ،
بخند ...
۳.۷k
۲۴ بهمن ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.