داستان امام هشتم و قرآن
#داستان امام هشتم و قرآن
⇩
حضرت رضا (علیه السلام) شب های بسیار تلاوت قرآن می کرد، و هرگاه به آیه ای می رسید که در آن سخنی از بهشت یا جهنم بود گریه می کرد و بهشت را از خداوند درخواست می کرد و از آتش جهنم به او پناه می برد و همواره ((بسم الله الرحمن الرحیم)) را در نمازهای شبانه روزی خود بلند قرائت می کرد و هرگاه ((قل هو الله احد)) ((بگو خدا یکتاست)) را می خواند، آهسته می فرمود: ((الله احد)) خدا یکتاست، و چون به پایان این سوره می رسید سه مرتبه می فرمود: ((کذلک الله ربی)).
و هرگاه سوره ((جحد)) را می خواندند با قرائت ((قل یا ایها الکافرون)) ((بگو ای کافران)) آهسته می فرمود: ((یا ایها الکافرون )) ((ای کافران)) و چون به پایان سوره و آیه ((لکم دینکم ولی دین)) ((دین شما برای و دین من برای من)) می رسیدند، سه مرتبه می فرمود: ((ربی الله و دینی الاسلام)) ((پروردگار من الله و دین من اسلام است)).
و هر گاه سوره تین را قرائت می کردند، در پایان آیه الیس الله باحکم الحاکمین ((آیا خداوند مقتدرترین و حکم کننده ترین حکم فرمایان نیست)) می فرمود:
بلی و اءنا علی ذالک من الشاهدین ((بله و من بر این امر از شهادت دهندگانم)). و وقتی سوره ((قیامت)) را قرائت می کرد، در پایان آیه ((الیس الله بقادر علی اءن یحی الموتی)) ((آیا چنین خدای مقتدری نمی تواند مرده ها را زنده کند)).می فرمود: سباحنک اللهم و بلی ((منزهی ای خدای من بله قادر است)).
و در سوره جمعه قل ما عندالله خیر من اللهو و من التجاره ((للذین اتقوا)) و الله خیر الرازقین می خواندند.
و هر گاه از سوره ((حمد)) فارغ می شدند ((الحمد لله رب العالمین)) می فرمودند و وقتی سبح اسم ربک الاءعلی ((پروردگار بلند مرتبه خود را تسبیح گو)) را قرائت می کردند آهسته می فرمودند سبحان ربی الاعلی ((منزه است پروردگار بلند مرتبه من)) و چون یا ایها الذین آمنوا)) ((ای کسانی که ایمان آورده اید)) را قرائت می کردند آهسته می فرمود: لبیک اللهم لبیک .
منبع:
سرگذشتهای تلخ و شیرین قرآن: ج 4، ص 19. بحار الانوار: ج 49، ص 94.
⇩
حضرت رضا (علیه السلام) شب های بسیار تلاوت قرآن می کرد، و هرگاه به آیه ای می رسید که در آن سخنی از بهشت یا جهنم بود گریه می کرد و بهشت را از خداوند درخواست می کرد و از آتش جهنم به او پناه می برد و همواره ((بسم الله الرحمن الرحیم)) را در نمازهای شبانه روزی خود بلند قرائت می کرد و هرگاه ((قل هو الله احد)) ((بگو خدا یکتاست)) را می خواند، آهسته می فرمود: ((الله احد)) خدا یکتاست، و چون به پایان این سوره می رسید سه مرتبه می فرمود: ((کذلک الله ربی)).
و هرگاه سوره ((جحد)) را می خواندند با قرائت ((قل یا ایها الکافرون)) ((بگو ای کافران)) آهسته می فرمود: ((یا ایها الکافرون )) ((ای کافران)) و چون به پایان سوره و آیه ((لکم دینکم ولی دین)) ((دین شما برای و دین من برای من)) می رسیدند، سه مرتبه می فرمود: ((ربی الله و دینی الاسلام)) ((پروردگار من الله و دین من اسلام است)).
و هر گاه سوره تین را قرائت می کردند، در پایان آیه الیس الله باحکم الحاکمین ((آیا خداوند مقتدرترین و حکم کننده ترین حکم فرمایان نیست)) می فرمود:
بلی و اءنا علی ذالک من الشاهدین ((بله و من بر این امر از شهادت دهندگانم)). و وقتی سوره ((قیامت)) را قرائت می کرد، در پایان آیه ((الیس الله بقادر علی اءن یحی الموتی)) ((آیا چنین خدای مقتدری نمی تواند مرده ها را زنده کند)).می فرمود: سباحنک اللهم و بلی ((منزهی ای خدای من بله قادر است)).
و در سوره جمعه قل ما عندالله خیر من اللهو و من التجاره ((للذین اتقوا)) و الله خیر الرازقین می خواندند.
و هر گاه از سوره ((حمد)) فارغ می شدند ((الحمد لله رب العالمین)) می فرمودند و وقتی سبح اسم ربک الاءعلی ((پروردگار بلند مرتبه خود را تسبیح گو)) را قرائت می کردند آهسته می فرمودند سبحان ربی الاعلی ((منزه است پروردگار بلند مرتبه من)) و چون یا ایها الذین آمنوا)) ((ای کسانی که ایمان آورده اید)) را قرائت می کردند آهسته می فرمود: لبیک اللهم لبیک .
منبع:
سرگذشتهای تلخ و شیرین قرآن: ج 4، ص 19. بحار الانوار: ج 49، ص 94.
۶.۰k
۰۳ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.