تصور کن
تصور کن
قورت دادنه سوسکی رو که جفت پای عقبش لای دندونات گیر کرده و عاجزانه داره رو زبونت واسه زنده بودن تقلا میکنه و تو سنگدلانه دندوناتو رو کمرش فشار میدی و اونم خرچ صدا میده
چندشم خودتی. میخواستی تصور نکنی
قورت دادنه سوسکی رو که جفت پای عقبش لای دندونات گیر کرده و عاجزانه داره رو زبونت واسه زنده بودن تقلا میکنه و تو سنگدلانه دندوناتو رو کمرش فشار میدی و اونم خرچ صدا میده
چندشم خودتی. میخواستی تصور نکنی
۱.۸k
۰۶ مرداد ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.