عاشقانه
صدای پایش آمد از خیال من عبور کرد
دوباره عشق جلوه کرد و دلبری ظهور کرد
در ابتدای قصه ام ، نگاه او بهانه شد
از آن شبی که در تب جنون من خطور کرد
به سبک نبض تند من ، رمان عشق را نوشت
دو مرغ مست عشق را دوباره جفت و جور کرد
مرا اسیر خنده اش نمود و جلوه ی لبش
به غمزه اش مرا سوار توسن سرور کرد
شکفت ، عطر بوسه و ترانه در نگاه او
دو چشم کال او مرا ، به یک اشاره تور کرد
چه بال بال می زد و ، عقاب تیز چشم او
دل مرا رکابدار مرکب غرور کرد
دوباره عشق جلوه کرد و دلبری ظهور کرد
در ابتدای قصه ام ، نگاه او بهانه شد
از آن شبی که در تب جنون من خطور کرد
به سبک نبض تند من ، رمان عشق را نوشت
دو مرغ مست عشق را دوباره جفت و جور کرد
مرا اسیر خنده اش نمود و جلوه ی لبش
به غمزه اش مرا سوار توسن سرور کرد
شکفت ، عطر بوسه و ترانه در نگاه او
دو چشم کال او مرا ، به یک اشاره تور کرد
چه بال بال می زد و ، عقاب تیز چشم او
دل مرا رکابدار مرکب غرور کرد
۱۷.۰k
۲۱ مهر ۱۴۰۱