.اتشکده (دهانه غلامان در سیستان)
.اتشکده (دهانه غلامان در سیستان)
.. (اتشکده ها خاموش می شود).
پس از شهادت حضرت علی(ع)معاویه
حکومت سیستان وخراسان رابه
عبدالله بن عامر(۴۱)ه.واوربیع حارثی
را به نیابت خود به سیستان فرستاد (۴۶)ه ربیع به سیستان امده مردمان
راجبر کرد تاعلم قران وتفسیر ان
آموختندوبسیار گبرکان رامسلمانان
کشتند(ت_س)ص۹۱_وبازعبیدالله بن
ابی بکره درسال۵۱ه.به سیستان امد
او فرمان داشت که همه هیربدان را
بقتل رسانده واتشکده های گبرکان را
(زرتشستیان)رابر افکند. ولی دهقانان وگبرکان سیستان قصد کردند که عاصی گشته وگفتند که ما نیز در حکم یهودان وترسایان که کنشت وکلیسا دارند اتشگاه داریم وعبیدالله کمی با انها مدارا
کرد باید دانست که اتشکده( کرکویه)از
مهمترین اتشکده ها ی سیستان بود
که قدمت انرا از زمان رستم میدانستند واتش ان جاویدان بود وهرگز خاموش نشده بود وبعضی بنای انرا بزمان گرشاسب نسبت داده اند و
سرودی که زرتشتیان در ان میخواندند
بسیار دل انگیز بودپس از این حاکم
عباد بن زیاد حاکم سیستان شد.ولی پس از در گذشت معاویه وپیش امدن
واقعه کربلا توسط یزید وشهادت امام
حسین. پاره ای از مردمسیستان شورش کرده واین شورش بحدی بود
عباد مجال ماندن در سیستان رانیا فت
ودوهزار هزار درهم پول نقره که
در بیت المال بود برداشت وبه
بصره گریخت درسال۶۲ه..ابوعبیده
پسر دیگر زیادرا به حکومت سیستان
فرستادند ولی اوضاع همچنان خراب
بود.ودرمدت ۱۰سال چندین حاکم در
سیستان حکومت کردند تا اینکه در سال۷۳ه.عبدالله بن امیه حاکم سیستان شد.او بفکر تسخیر کابل
افتاد وبارتبیل شاه کابل جنگید واو را
شکست داده وشاه کابل یک خروار زر
هدیه فرستادوتعهد کرد که به جنگ
نپردازد.....سپس کشمکشهای خوارج
وروی کار امدن حمزه خارجی د ر
پیش است که به شکست حمزه انجا
مید مطالعه اجمالی ۲۰۰سال تسلط
اعراب بر سیستان ماراروشن میکند.
که شرایط واهمیت سیستان در ان زمان به حدی مهم بوده که حکام سیستان
اغلب ازوابستگان خلیفه انتخاب می
شدند.ولی هیچ سال اوضاع سیستان
ارام نبوده است زیرا تسلط عرب و
طاهریان بر سیستان جز اینکه نارضایتی و سر کوفتگی اینمردم را قویتر میساخت
می ساخت نتیجه دیگری در بر نداشتهه است خشم طببعت وخشکسالیهای
اوایل قرن سوم درسیستان زمینه را
برای پیشرفت کارماجراجویان عیار
وتشکل بخشیدن به مخالفان حکومتی
عباسی مساعدتر ساخت.....
.. (اتشکده ها خاموش می شود).
پس از شهادت حضرت علی(ع)معاویه
حکومت سیستان وخراسان رابه
عبدالله بن عامر(۴۱)ه.واوربیع حارثی
را به نیابت خود به سیستان فرستاد (۴۶)ه ربیع به سیستان امده مردمان
راجبر کرد تاعلم قران وتفسیر ان
آموختندوبسیار گبرکان رامسلمانان
کشتند(ت_س)ص۹۱_وبازعبیدالله بن
ابی بکره درسال۵۱ه.به سیستان امد
او فرمان داشت که همه هیربدان را
بقتل رسانده واتشکده های گبرکان را
(زرتشستیان)رابر افکند. ولی دهقانان وگبرکان سیستان قصد کردند که عاصی گشته وگفتند که ما نیز در حکم یهودان وترسایان که کنشت وکلیسا دارند اتشگاه داریم وعبیدالله کمی با انها مدارا
کرد باید دانست که اتشکده( کرکویه)از
مهمترین اتشکده ها ی سیستان بود
که قدمت انرا از زمان رستم میدانستند واتش ان جاویدان بود وهرگز خاموش نشده بود وبعضی بنای انرا بزمان گرشاسب نسبت داده اند و
سرودی که زرتشتیان در ان میخواندند
بسیار دل انگیز بودپس از این حاکم
عباد بن زیاد حاکم سیستان شد.ولی پس از در گذشت معاویه وپیش امدن
واقعه کربلا توسط یزید وشهادت امام
حسین. پاره ای از مردمسیستان شورش کرده واین شورش بحدی بود
عباد مجال ماندن در سیستان رانیا فت
ودوهزار هزار درهم پول نقره که
در بیت المال بود برداشت وبه
بصره گریخت درسال۶۲ه..ابوعبیده
پسر دیگر زیادرا به حکومت سیستان
فرستادند ولی اوضاع همچنان خراب
بود.ودرمدت ۱۰سال چندین حاکم در
سیستان حکومت کردند تا اینکه در سال۷۳ه.عبدالله بن امیه حاکم سیستان شد.او بفکر تسخیر کابل
افتاد وبارتبیل شاه کابل جنگید واو را
شکست داده وشاه کابل یک خروار زر
هدیه فرستادوتعهد کرد که به جنگ
نپردازد.....سپس کشمکشهای خوارج
وروی کار امدن حمزه خارجی د ر
پیش است که به شکست حمزه انجا
مید مطالعه اجمالی ۲۰۰سال تسلط
اعراب بر سیستان ماراروشن میکند.
که شرایط واهمیت سیستان در ان زمان به حدی مهم بوده که حکام سیستان
اغلب ازوابستگان خلیفه انتخاب می
شدند.ولی هیچ سال اوضاع سیستان
ارام نبوده است زیرا تسلط عرب و
طاهریان بر سیستان جز اینکه نارضایتی و سر کوفتگی اینمردم را قویتر میساخت
می ساخت نتیجه دیگری در بر نداشتهه است خشم طببعت وخشکسالیهای
اوایل قرن سوم درسیستان زمینه را
برای پیشرفت کارماجراجویان عیار
وتشکل بخشیدن به مخالفان حکومتی
عباسی مساعدتر ساخت.....
۱.۷k
۱۶ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.