P47من جزو خاطرات بدت بودم؟
پارت 47
من جزو خاطرات بدت بودم؟
---------------------------
جونگکوک;عذرخواهی میکنم وسط کارتون مزاحم شدم ...اگه بخواید میتونیم بریم بیرون تا هر وقت کارتون تموم شد صدامون کنید؟
جین; جونگکوک دهنتو ببند
یوری ک هنوز از شوک گرمای بدن سوکجین بیرون نیومده بود سعی کرد خودشو با محیط وفق بده تا نگاه های متعجب همه از روش برداشته شن...
یوری:دکتر لی....ما برای دعوا اینجا نیومدیم...فقط میخوایم حقیقت رو ازت بشنویم ...گمون کنم میدونی ک جرم گواهی مرگ جعلی چقد سنگینه و این برای مشهور ترین دکتر سئول باید یکم سخت باشه ک تموم شهرتش ب خاطر طمعش به پول ب چخ بره ....
لی:چرا نمیفهمی؟میگم من هیچ ....
با دادی ک یوری زد همه از جا پریدن
یوری:د مرتیکه اینجا اسم توی اشغالو نوشتن ...تو بودی ک برای سوا گواهی جعلی درست کردی ...حالا میگی ک کدوم خری بهت گفته اینگارو بکنی یا نع؟
برای چند لحظه همه جا سکوت شد...اعضا از طریق سوا با یوری اشنا بودن و اون همیشه شخصیت کیوت و مهربونی داشت و ب ندرت عصبانی میشد و زود هم فراموش میکرد.....و هیچکدوم تا حالا این ورژن یوری رو ندیده بودن ...بنابراین تصمیم گرفتن که بقیه ی ماجرا رو ب دست خودش بسپارن
یوری:چقد پول میخوای عوضی؟اون اشغال چقد پول بهت داده؟بهم بگو...من دو برابرشو بهت میدم....فقط بگو کدوم عوضی ای ...
لی:تو هیچوقت دستت به سوا نمیرسه...
با حرفی که لی زد همه ی سرها به طرفش برگشت...
با نیشخند کثیفی که زد قبل از اینکه بخواد اون اسم رو به زبون بیاره همه میدونستن که چی میخواد بگه...
لی:اون دست جانگ هیون سوکه و تو دیگه هیچوقت نمیتونی دوستت رو ببینی کوچولو !
----------------------------
هاییی دوستان ادمین زندس و قراره توی پارت بعد کرم بریزهه
من جزو خاطرات بدت بودم؟
---------------------------
جونگکوک;عذرخواهی میکنم وسط کارتون مزاحم شدم ...اگه بخواید میتونیم بریم بیرون تا هر وقت کارتون تموم شد صدامون کنید؟
جین; جونگکوک دهنتو ببند
یوری ک هنوز از شوک گرمای بدن سوکجین بیرون نیومده بود سعی کرد خودشو با محیط وفق بده تا نگاه های متعجب همه از روش برداشته شن...
یوری:دکتر لی....ما برای دعوا اینجا نیومدیم...فقط میخوایم حقیقت رو ازت بشنویم ...گمون کنم میدونی ک جرم گواهی مرگ جعلی چقد سنگینه و این برای مشهور ترین دکتر سئول باید یکم سخت باشه ک تموم شهرتش ب خاطر طمعش به پول ب چخ بره ....
لی:چرا نمیفهمی؟میگم من هیچ ....
با دادی ک یوری زد همه از جا پریدن
یوری:د مرتیکه اینجا اسم توی اشغالو نوشتن ...تو بودی ک برای سوا گواهی جعلی درست کردی ...حالا میگی ک کدوم خری بهت گفته اینگارو بکنی یا نع؟
برای چند لحظه همه جا سکوت شد...اعضا از طریق سوا با یوری اشنا بودن و اون همیشه شخصیت کیوت و مهربونی داشت و ب ندرت عصبانی میشد و زود هم فراموش میکرد.....و هیچکدوم تا حالا این ورژن یوری رو ندیده بودن ...بنابراین تصمیم گرفتن که بقیه ی ماجرا رو ب دست خودش بسپارن
یوری:چقد پول میخوای عوضی؟اون اشغال چقد پول بهت داده؟بهم بگو...من دو برابرشو بهت میدم....فقط بگو کدوم عوضی ای ...
لی:تو هیچوقت دستت به سوا نمیرسه...
با حرفی که لی زد همه ی سرها به طرفش برگشت...
با نیشخند کثیفی که زد قبل از اینکه بخواد اون اسم رو به زبون بیاره همه میدونستن که چی میخواد بگه...
لی:اون دست جانگ هیون سوکه و تو دیگه هیچوقت نمیتونی دوستت رو ببینی کوچولو !
----------------------------
هاییی دوستان ادمین زندس و قراره توی پارت بعد کرم بریزهه
۷.۰k
۲۴ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.