" تنهاییـــ"چگونه وصفش،کنمـ این واژه یـ بهـ ظاهـر آسان...
"تنهاییـــ"چگونه وصفش،کنمـ این واژه یـ بهـ ظاهـر آسان...ولی درواقع خلاصه شده یـ یـک شبـ نمناکـ و غمینـ...یـک بغضـ عمیقـ...یـک کابوسـ دردناکـ...یـک درد انتظــار...یـک عمر سکوتـ...وقتیـ که ندانیـ اوکجاستـ...گاهی اوقات از فرط تنهاییـ به پهنایـ صورت زار میزنی درست مثل کودکی که میان شلوغی این جمعیتـ و سرمای استخوان سوز تنها پناه خود...مادرش راگم کردهـ...حبیبم من هم تورامیان این همه جمعیت گم کرده امـ...
" تنهایی"حتی گفتنش هم بغض میگیرد گلویم را...
متنهایی از خودم لایک کنید لطفا دنبال کنید مرسی دوستان
" تنهایی"حتی گفتنش هم بغض میگیرد گلویم را...
متنهایی از خودم لایک کنید لطفا دنبال کنید مرسی دوستان
۴۱۳
۲۴ شهریور ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.