پارت ۱۸
پارت ۱۸
ات میره تو اتاق بالا تا با کوک حرف بزنه که میبینه کوک اون رو دید و گوشی رو قطع کرد .
کوک . ات آمد بالا و منم حرف هام نا جیمین تموم شد که قطع کردم و فک کنم ات دچار سوء تفاهم بشه ولی مهم نیست این جوری باید اذیتش بکنم . چطور دلش آمد من رو اونقدر بترسونه و ...هوفف واقعا که .
ات سعی در حفظ ظاهرش میکنه ناراحت هست ولی از این که کوک گوشی رو قطع کرد نه...از این که اون کار رو کرد پشیمون هست و ناراحت از اینکه کوک دیگه بهش اهمنیت نمیده ....
خب به طور خلاصه بگم که تو پاریس جیمین چه کار هایی رو کرد ؟؟؟؟!!!!؟؟
اولش تهیونگ یه ماسک کاملا طبیعی که خیلی مثل چهرهی کوک بود رو درستش کرد و بعدش هم اون رو به جیمین توب پاریس فرستاد . جیمین به یه تتو کار حرفه ای پول داد تا توی تقلبی رو توی دستش کاملا بکشه. و برنامهی تغییر صدا نصب کرد کوک به ویس فرستاده بود بهش و جیمین صدای کوک رو وارد برنامه کرد و هر جوابی که اون توی تماس هاش میداد با صدای کوک بود و بعدش هم موهاش روکه بلند بود رو کوتاه تر کرد اینجا یه توضیح بدم که موهای جیمین خیلی بلند کرده اونطوری که به کش میاد مثل مال موهای کوک تو ماه سپتامبر تو موقع تولدت که یه موقع موهاش رو خیلی بلند کردو بعدش گفت میخواهد کمکم کوتاه کنه . جیمین به اندازهی موهای کوک نگاه میکنه و میره پیرایشگر و موهاش رو کوتاه مثل عکس توی پوستر فیک میکنه. بعدش هم میره و یکم پودر میکاپ میزنه به کناره های ماسک که دیده نشه .....
مامان کوک بهش زنگ میزنه و کوک با کمک شوگا تماس رو به جیمین وصل میکنه و. جیمین با مادر کوک حرف میزنه،
مامان کوک . سلام کوک پسرم چطوری ؟؟ .
جیمین . مرسی مامان ..
(این رو هم بگم که کوک نوع مکالمه اش رو با پدر و مادرش به جیمین میگه و من الان اینجا مینویسمکه جیمین داره به مامان کوک سلام میکنه در واقع مادر کوک فک میکنه کوک هست چون هم لحن حرف زدن و صدا و چهرش کلا همه چیز رو شبیه به کوک کرده . )
مامان کوک . خوبی پسرم ...پدرت هی اسرار کرد که بهت زنگ بزنم .. و بگم مرقب باشی .. انگار یه مافیای که از پایینی ها هستش داره شورش و جنگ رو شروع میکنه .
جیمین ....مرسی مادر جان من خوبم ...بهشون سلام برسونید .....چشم ..واقعا ... خب پدر میخواهد چهکادی رو بکنه ؟؟؟
مادر کوک. ...نمد .پسرم بعدا بهت میگم ...کاری نداره ... دیگه مزاحم خوشگذرونی هات نشم ....
جیمین ...نه مادر جون .. اصلا مزاحم نیستین ...مراقب خودتون باشید ..
مامان کوک .. خدافظ
جیمین. خدافظ
جیمین تماس تموم میشه و زنگ میزنه به .....و همه چیز رو میگه ....
_ میدونی...توی این پنج ماه کتابش رو خوندم و یه چیزی رو
فهمیدم...ناپلئون دزیره رو ول کرد تا دنیا رو فتح کنه...اما من
حاضرم دنیا رو بدم، تا یه بار دیگه توی چشماش نگاه کنم
ات میره تو اتاق بالا تا با کوک حرف بزنه که میبینه کوک اون رو دید و گوشی رو قطع کرد .
کوک . ات آمد بالا و منم حرف هام نا جیمین تموم شد که قطع کردم و فک کنم ات دچار سوء تفاهم بشه ولی مهم نیست این جوری باید اذیتش بکنم . چطور دلش آمد من رو اونقدر بترسونه و ...هوفف واقعا که .
ات سعی در حفظ ظاهرش میکنه ناراحت هست ولی از این که کوک گوشی رو قطع کرد نه...از این که اون کار رو کرد پشیمون هست و ناراحت از اینکه کوک دیگه بهش اهمنیت نمیده ....
خب به طور خلاصه بگم که تو پاریس جیمین چه کار هایی رو کرد ؟؟؟؟!!!!؟؟
اولش تهیونگ یه ماسک کاملا طبیعی که خیلی مثل چهرهی کوک بود رو درستش کرد و بعدش هم اون رو به جیمین توب پاریس فرستاد . جیمین به یه تتو کار حرفه ای پول داد تا توی تقلبی رو توی دستش کاملا بکشه. و برنامهی تغییر صدا نصب کرد کوک به ویس فرستاده بود بهش و جیمین صدای کوک رو وارد برنامه کرد و هر جوابی که اون توی تماس هاش میداد با صدای کوک بود و بعدش هم موهاش روکه بلند بود رو کوتاه تر کرد اینجا یه توضیح بدم که موهای جیمین خیلی بلند کرده اونطوری که به کش میاد مثل مال موهای کوک تو ماه سپتامبر تو موقع تولدت که یه موقع موهاش رو خیلی بلند کردو بعدش گفت میخواهد کمکم کوتاه کنه . جیمین به اندازهی موهای کوک نگاه میکنه و میره پیرایشگر و موهاش رو کوتاه مثل عکس توی پوستر فیک میکنه. بعدش هم میره و یکم پودر میکاپ میزنه به کناره های ماسک که دیده نشه .....
مامان کوک بهش زنگ میزنه و کوک با کمک شوگا تماس رو به جیمین وصل میکنه و. جیمین با مادر کوک حرف میزنه،
مامان کوک . سلام کوک پسرم چطوری ؟؟ .
جیمین . مرسی مامان ..
(این رو هم بگم که کوک نوع مکالمه اش رو با پدر و مادرش به جیمین میگه و من الان اینجا مینویسمکه جیمین داره به مامان کوک سلام میکنه در واقع مادر کوک فک میکنه کوک هست چون هم لحن حرف زدن و صدا و چهرش کلا همه چیز رو شبیه به کوک کرده . )
مامان کوک . خوبی پسرم ...پدرت هی اسرار کرد که بهت زنگ بزنم .. و بگم مرقب باشی .. انگار یه مافیای که از پایینی ها هستش داره شورش و جنگ رو شروع میکنه .
جیمین ....مرسی مادر جان من خوبم ...بهشون سلام برسونید .....چشم ..واقعا ... خب پدر میخواهد چهکادی رو بکنه ؟؟؟
مادر کوک. ...نمد .پسرم بعدا بهت میگم ...کاری نداره ... دیگه مزاحم خوشگذرونی هات نشم ....
جیمین ...نه مادر جون .. اصلا مزاحم نیستین ...مراقب خودتون باشید ..
مامان کوک .. خدافظ
جیمین. خدافظ
جیمین تماس تموم میشه و زنگ میزنه به .....و همه چیز رو میگه ....
_ میدونی...توی این پنج ماه کتابش رو خوندم و یه چیزی رو
فهمیدم...ناپلئون دزیره رو ول کرد تا دنیا رو فتح کنه...اما من
حاضرم دنیا رو بدم، تا یه بار دیگه توی چشماش نگاه کنم
۱۰.۰k
۰۴ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.