دهقانی در مزرعه اش یک مرغدانی بزرگ داشت. چند روز بود که ت
دهقانی در مزرعهاش یک مرغدانی بزرگ داشت. چند روز بود که تعدادی از مرغهای او میمردند. نمیدانست چه باید بکند، برای همین از همسایهاش مشورت خواست.
همسایه پرسید: «چه غذایی به مرغها میدهی؟»
دهقان گفت: «جوی دوسر.»
همسایه گفت: «نه، جوی دوسر خوب نیست. باید به آنها گندم بدهی.»
دو روز بعد که این دو در بازار به هم برخورد کردند، دهقان گفت: «اوضاع که بهتر نشده هیچ، در این چند روز بیست مرغ دیگر هم از بین رفتهاند.»
مرد همسایه پرسید: «چه آبی به مرغها میدهی؟»
دهقان گفت: «مگر فرقی هم میکند؟ من به مرغها آب چاه میدهم.»
همسایه دهقان گفت: «همه آبها یکی نیستند، اگر مرغهای تو بیمار شدهاند باید آب جوشیده به آنها بدهی.»
چهار روز بعد دهقان پیش همسایه رفت و با ناراحتی گفت: «هیچ یک از پیشنهادات تو اثری نداشت. از چهار روز پیش آب جوشیده به مرغها میدهم، اما باز هم پنجاه مرغ از بین رفتهاند.»
همسایه در حالی که فکر میکرد سرش را تکان داد و گفت: «دوست عزیز، خیلی بد شد. من از این پیشنهادهای خوب زیاد دارم، اما آیا تو هم به اندازه کافی مرغ داری؟!»
از راهکارهای اصلی برای به دست آوردن اهداف ، مشورت کردن یا کمک گرفتن از عقل دیگران است که همه اتفاق نظر دارند ، برای بهتر انجام شدن یک کار و یا تسلط و احاطه بر موضوع ضروری است . اسلام نیز به عنوان کاملترین دین، تاکید زیادی بر اصل مشورت و شرایط آن دارد . چنانچه خداوند متعال به پیامبرش دستور میدهد با مسلمانان مشورت کند . ... وشاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ ..»[1].
از شرایط ویژه برای یک مشورت خوب ؛ انتخاب مشاور خبره و شایسته است . کاری که اکثرا ما در آن دچار لغزش میشویم دلیل این مسئله نیز گاهی عجله و گاه خطا و اشتباه در پیدا کردن مشاور خوب است. از مهمترین شروط مشاور خوب این است که در موضوعی که میخواهیم در مورد آن مشورت کنیم تخصص داشته باشد و چیزی بیشتر ازآنچه خودمان میدانیم بداند و الا اگر مشورت ما موجب خسارت نشود ، حداقل سودی نخواهد داشت. در داستانی که گذشت ، شخصیت اصلی داستان، بجای دامپزشک ، با همسایه خود مشورت کرده و بدتر از آن به حرف های او جامه عمل پوشانده است . امام صادق علیه السلام در مورد مشورت با انسان احمق اینگونه میفرماید : «لا تُشاوِرْ أحمَقَ،...الأحمَقَ یُجهِدُ لکَ نَفسَهُ ولا یَبلُغُ ما تُرِید»[2] یعنی : با احمق مشورت نکن ... زیرا احمق خودش را برای تو به زحمت می اندازد ولی تو را به نتیجه نمیرساند .
ما خیلی وقتها دچار این گونه مشورت ها میشویم مثلا برای ازدواج، با دوستان صمیمی مان مشورت میکنیم در حالی که اکثرا آنها تخصص مشورت ندارند ، همینطور در مورد مسائل دینی، از افراد نزدیک سوال میکنیم یا در مورد بیماری ها، از اقوام سوال میکنیم ، بعد عمل می کنیم و بعد پشیمان می شویم .
برای کسب اطلاع از شروط مشاوره خوب به اینجا رجوع کنید.
[1] آل عمران 159
[2] تحف العقول:ص 316.
برگرفته شده از وبلاگ #وادی_مقدس
همسایه پرسید: «چه غذایی به مرغها میدهی؟»
دهقان گفت: «جوی دوسر.»
همسایه گفت: «نه، جوی دوسر خوب نیست. باید به آنها گندم بدهی.»
دو روز بعد که این دو در بازار به هم برخورد کردند، دهقان گفت: «اوضاع که بهتر نشده هیچ، در این چند روز بیست مرغ دیگر هم از بین رفتهاند.»
مرد همسایه پرسید: «چه آبی به مرغها میدهی؟»
دهقان گفت: «مگر فرقی هم میکند؟ من به مرغها آب چاه میدهم.»
همسایه دهقان گفت: «همه آبها یکی نیستند، اگر مرغهای تو بیمار شدهاند باید آب جوشیده به آنها بدهی.»
چهار روز بعد دهقان پیش همسایه رفت و با ناراحتی گفت: «هیچ یک از پیشنهادات تو اثری نداشت. از چهار روز پیش آب جوشیده به مرغها میدهم، اما باز هم پنجاه مرغ از بین رفتهاند.»
همسایه در حالی که فکر میکرد سرش را تکان داد و گفت: «دوست عزیز، خیلی بد شد. من از این پیشنهادهای خوب زیاد دارم، اما آیا تو هم به اندازه کافی مرغ داری؟!»
از راهکارهای اصلی برای به دست آوردن اهداف ، مشورت کردن یا کمک گرفتن از عقل دیگران است که همه اتفاق نظر دارند ، برای بهتر انجام شدن یک کار و یا تسلط و احاطه بر موضوع ضروری است . اسلام نیز به عنوان کاملترین دین، تاکید زیادی بر اصل مشورت و شرایط آن دارد . چنانچه خداوند متعال به پیامبرش دستور میدهد با مسلمانان مشورت کند . ... وشاوِرْهُمْ فِی الْأَمْرِ ..»[1].
از شرایط ویژه برای یک مشورت خوب ؛ انتخاب مشاور خبره و شایسته است . کاری که اکثرا ما در آن دچار لغزش میشویم دلیل این مسئله نیز گاهی عجله و گاه خطا و اشتباه در پیدا کردن مشاور خوب است. از مهمترین شروط مشاور خوب این است که در موضوعی که میخواهیم در مورد آن مشورت کنیم تخصص داشته باشد و چیزی بیشتر ازآنچه خودمان میدانیم بداند و الا اگر مشورت ما موجب خسارت نشود ، حداقل سودی نخواهد داشت. در داستانی که گذشت ، شخصیت اصلی داستان، بجای دامپزشک ، با همسایه خود مشورت کرده و بدتر از آن به حرف های او جامه عمل پوشانده است . امام صادق علیه السلام در مورد مشورت با انسان احمق اینگونه میفرماید : «لا تُشاوِرْ أحمَقَ،...الأحمَقَ یُجهِدُ لکَ نَفسَهُ ولا یَبلُغُ ما تُرِید»[2] یعنی : با احمق مشورت نکن ... زیرا احمق خودش را برای تو به زحمت می اندازد ولی تو را به نتیجه نمیرساند .
ما خیلی وقتها دچار این گونه مشورت ها میشویم مثلا برای ازدواج، با دوستان صمیمی مان مشورت میکنیم در حالی که اکثرا آنها تخصص مشورت ندارند ، همینطور در مورد مسائل دینی، از افراد نزدیک سوال میکنیم یا در مورد بیماری ها، از اقوام سوال میکنیم ، بعد عمل می کنیم و بعد پشیمان می شویم .
برای کسب اطلاع از شروط مشاوره خوب به اینجا رجوع کنید.
[1] آل عمران 159
[2] تحف العقول:ص 316.
برگرفته شده از وبلاگ #وادی_مقدس
۷۴۰
۲۷ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.