حاج احمد متوسلیان

حا‌ج‌ احـمد‌ آرام‌ دستش‌ را بالا‌ آورد
ۅ‌ به انتھای افق‌ اشاره کرد و گفت:
بسیجـی آنجـا انتھای افق‌ است...
مݧ‌ و تو باید پرچـم‌ خود را در آنجـا در انتھای افق‌ برافـرازیـم!
هـر‌ وقت آنجـا‌‌ زمیـن‌ زدی؛
آن‌ وقت‌ بگـیر‌ و‌ راحت بخواب؛
ولی تا‌ آن‌ وقت نه!!

۱۴ تـیر ساݪروز‌ اسارٺ‌ حاج‌ احمد‌‌‌ متوسلیان

#حاج‌_احمد_متوسلیان
#چهارده_تیر
#حاج_احمد
دیدگاه ها (۱)

رمان دختر شینا

رمان دختر شینا ۱

شعر طنز بچه محله امام رضایم

بر امام مهربان خود پناه آورده ام

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط