برترین عشق پارت ۲۲
کوک:میرید یا من بیام مزاحم خانوم من نشیدا اون نتونه کاری بکنه من که میتونم مرده:حرومزادها کوک:با کی بودی تو الان مرده:اصلا تو و بقیه دوستات اینجا چیکاره این پسرا:ما دوست پسراشونیم فهمیدی(شعتتت😂😂😁) تهیونگ:مثل اینکه تن شماها میخواره کوک:میخواید بخوارنمش خوب شه مرده:هی دختره من:گوه خور مرده:خیلی عوضی واقعا کوک:نه انگار نمیخواید ول کنید بچه ها بشینید اینجا تا من بیام من:جونگ کوک نه تهیونگ:ولشون کن اونا یه موشت عوضین مرده:عوضی این خانومه نه شما جوجه فسقلیا کوک:چی جوجه فسقلی بعد دیگه صبر جونگ کوک به آخر رسید از تو ماشین اومد بیرون کوک:یون هی اون قفل فرمونو بده من:میخوای چیکار کنی کوک:بده میگم اونو بعد قفل فرمون و دادم بهش داشت همینجوری میرفتن کوک:دیگه مزاحم دوست دخترای مامیشی و همینطور زندگی من بعد با قفل فرمون زد به آیینه ماشین اونو شیکوند تهیونگ:جونگ کوک بعد تهیونگ رفت بیرون از ماشین رفت سمت جونگ کوک من:جونگ کوک ولش کن کوک:تهیونگ ولم کن بزار من پدر اینو درارم تهیونگ:جونگ کوک اینا ارزش این چیزارو ندارن کوک:برو کنار من:جونگ کوک ولش کن لطفا بعد یدونم زد به شیشه ماشینشون کوک:عوضیا همون موقع نامجونم اومد بیرون و رفت پیش جونگ کوک کوک:به چه جرئتی اومدی به دوست دختر من فحش میدی هان بعد منم رفتم بیرون نامجون:جونگ کوک ولشون کن گوه خوردن مرده:ببخشید ببخشید بعد من رفتم جلو من:جونگ کوک عزیزم ولشون کن منو ببین کوک:یون هی من:اون قفل فرمون و بده من خواهش میکنم لطفا اینا ارزش کتک خوردن و ندارن کوک:بچه ها یون هی میاد تو ماشینه ما سوریاتا:من رانندگی میکنم بعد اونام در رفتن و جونگ کوکم منو برد تو ماشینه پسرا (حال میکنید چه بد غیرتی میشه🙂😍😂😂😂) دستمم گرفت من:جا میشیم کوک:آره اگه نشدی رو پام میشینی من:خیله خوب بعد رفتیم پشت یکم همه فاصله گرفتن و من نشستم جا شدیم جیمین:سلام من:سلام جیهوپ:سلامم من:سلام شوگا:سلام من:سلام اومدم دست بدم نداد 😐 کوک:آی یون هی میخواست بهت دست بده شوگا:هوم آه ببخشید بعد دست داد (از قصد گفت ببخشید😐😂😂😂😂) جین:سلام من:سلام بعد میخواستم به اونم دست بدم ولی نداد دستمو پس زد جین:وردوایدهندسام به هیچ کس دست نمیده یهو جونگ کوک زد تو بازوش گفت کوک:ایشون فرق داره دوست دختره منه و تو باید بهش دست بدی جین:ایششش دوست دختر ندیده کوک:ندیده چیه من از بچگی عاشقش بودما😐دست بده جین:آی من از تو بزرگترما کوک:خوب که چی دست بده بدو😐 من:حالا اجباریم نیستا 😅 کوک:نه عشقم این باید دست بده قیافه مظلومتو دیدم 🙁 جین:کی این این مظلوم بود هه اونجوری که با اون مردا حرف میزد من ترسیدم بعد منم یدونه زدم تو بازوش جین:آیی مگه دروغ میگم یهو پریدی بهشون
۱۹.۲k
۰۹ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.