دانه های زمستان را سر انداختم ...
دانههای زمستان را سر انداختم ...
نود دانه
یک عشـق از زیر
یک خوشی از رو
تا گره بخورد درهم
و شالی بشود بر روی دوشت
تا از سردی روزگار نرنجی😍
از تمام دار دنیا حسرتت شد سهم من
کاش قدری مهربان تر بود با ما سرنوشت... 💔
نود دانه
یک عشـق از زیر
یک خوشی از رو
تا گره بخورد درهم
و شالی بشود بر روی دوشت
تا از سردی روزگار نرنجی😍
از تمام دار دنیا حسرتت شد سهم من
کاش قدری مهربان تر بود با ما سرنوشت... 💔
۱۶۵.۳k
۰۴ دی ۱۴۰۱