تاریخ کوتاه ایران و جهان – 1055
تاریخ کوتاه ایران و جهان – 1055
____________________________
در سال 743 ز. {زادروزی}(میلادی) ، در چهارمین سالگرد کشته شدن «زید ابن علی» بدست سپاهیان اموی ، «یحیی بن زید» (1) ، فرزند هجده سالهء «زید ابن علی» (2) ، و نوهء «علیابنحسینزینالعابدین» (3) ، خیزشی (قیامی) جنگافزارمند (مسلحانه) را در برپد (علیه) «امویان» (4) برپا کرد ؛ ولی این خیزش ، از سوی «ولید ابن یزید» (5) ، فرمانروای (خلیفهء) اموی ، سرکوب ، و خود «یحیی بن زید» و یارانش ، همگی کشته شدند (6) . در گستردهگوئی (توضیح) بیشتر این رویداد ، باید گفت که :
پس از آنکه «زیدابنعلی» در سال 439 زادروزی (میلادی) ، به جانفشاندگی (شهادت) رسید ، فرزندش یحیی خود را پنهان کرد ، تا بتواند برپامانش (استمرار) خیزش (قیام) و مبارزه با «امویان» ، که خواستهء پدرش بود را ، به کنش (اجرا) درآورد . ولی در این میان ، «جعفر ابن محمد الصادق» (7) ، به او نامهای نوشت و با آگاه کردن او از اینکه همچون پدرش کشته خواهد شد ، از او خواست که از خیزش (قیام) کردن ، رویگردان (منصرف) شود ؛ ولی یحیی ، در بانجام رساندن این خیزش ، پابرجا (مصمم) بود و از این رو آهنگ خراسان کرد (6).
هنگامیکه (زمانی که) «یوسف ابن عمر ثقفی» (8) ، فرمانروای اموی کوفه ، از پیشروی یحیی به سوی خراسان آگاهی یافت ، این گزارش (خبر) را به گوش «هشام ابن عبدالملک» (9) ، فرمانروای (خلیفهء) اموی ، رساند و هشام نیز ، به فرماندار (والی) خراسان ، دستور دنبال (تعقیب) کردن او را داد (6).
یحیی پس از چندی ، به «بلخ» رسید و به نزد کسی بنام «حریش ابن عبدالرحمن» رفت و نزد او ماند تا اینکه «هشام ابن عبدالملک» درگذشت و «ولید ابن یزید» به فرمانروائی (خلافت) رسید ؛ و به دستور او ، فرماندار اموی خراسان ، «حریش ابن عبدالرحمن» را به زیر شکنجه گرفت ، تا جای یحیی را آشکار سازد ولی او تاب آورد و همکاری نکرد ؛ ولی فرزند حریش ، تاب دیدن شکنجه پدر را نیاورد و جای پنهان شدن یحیی را گفت ؛ و فرماندار (والی) اموی «بلخ» ، یحیی را دستگیر کرد و نزد فرماندار اموی خراسان برد . او نیز یحیی را به زنجیر کشید ؛ ولی هنگامیکه «ولید ابن یزید» از این رویداد آگاه شد ، دستور داد که یحیی و یارانش را رها کنند (6).
یحیی ، پس از آزاد شدن ، به سرخس رفت ؛ و چند اسب خرید و همراه با ۷۰ تن از یارانش به «نیشابور» رفت ؛ و فرماندار (والی) خراسان ، به فرمانداران طوس و سرخس دستور داد تا به کمک فرماندار نیشابور بروند و با یحیی بجنگند . به این روش ، یک سپاه ده هزار تنی امویان ، به سپاه ۷۰ تنی یحیی تاخت ؛ ولی ، در این نبرد، یحیی پیروز و «عمرو ابن زراره» ، فرمانده سپاه اموی کشته شد ؛ و یحیی ، اسبها و جنگافزارهای (سلاحهای) ایشان را به یغما (غنیمت) گرفت (6).
پس از این ، یحیی به سوی هرات و از آنجا به سوی جوزجان رفت . فرماندار (والی) خراسان ، سپاهی هشت هزار تنه را به رویاروئی وی فرستاد ؛ و همگاهانه (بطور همزمان) گروههائی از جوزجان ، طالقان و فاریاب و بلخ به یحیی پیوستند . دو سپاه در روستایی به نام «ارغوی» یا «ارعونه» در نزدیکی جوزجان به هم رسیدند و میان آنها سه شبانهروز نبردی سخت درگرفت و در پایان ، یحیی و همه یارانش کشته شدند (6).
(1) https://fr.wikipedia.org/wiki/Yahya_ben_Zayd
(2) https://en.wikipedia.org/wiki/Zayd_ibn_Ali
(3) https://en.wikipedia.org/wiki/Ali_ibn_Husayn_Zayn_al-Abidin
(4) https://en.wikipedia.org/wiki/Umayyad_Caliphate
(5) https://en.wikipedia.org/wiki/Al-Walid_II
(6)نوشتارهء (مقالهء) ویکیشیعه ، با سرنام (عنوان) «قیام یحیی بن زید» را با گوگل بیابید.
(7) https://en.wikipedia.org/wiki/Ja%27far_al-Sadiq
(8) https://en.wikipedia.org/wiki/Yusuf_ibn_Umar_al-Thaqafi
(9) https://en.wikipedia.org/wiki/Hisham_ibn_Abd_al-Malik
____________________________
در سال 743 ز. {زادروزی}(میلادی) ، در چهارمین سالگرد کشته شدن «زید ابن علی» بدست سپاهیان اموی ، «یحیی بن زید» (1) ، فرزند هجده سالهء «زید ابن علی» (2) ، و نوهء «علیابنحسینزینالعابدین» (3) ، خیزشی (قیامی) جنگافزارمند (مسلحانه) را در برپد (علیه) «امویان» (4) برپا کرد ؛ ولی این خیزش ، از سوی «ولید ابن یزید» (5) ، فرمانروای (خلیفهء) اموی ، سرکوب ، و خود «یحیی بن زید» و یارانش ، همگی کشته شدند (6) . در گستردهگوئی (توضیح) بیشتر این رویداد ، باید گفت که :
پس از آنکه «زیدابنعلی» در سال 439 زادروزی (میلادی) ، به جانفشاندگی (شهادت) رسید ، فرزندش یحیی خود را پنهان کرد ، تا بتواند برپامانش (استمرار) خیزش (قیام) و مبارزه با «امویان» ، که خواستهء پدرش بود را ، به کنش (اجرا) درآورد . ولی در این میان ، «جعفر ابن محمد الصادق» (7) ، به او نامهای نوشت و با آگاه کردن او از اینکه همچون پدرش کشته خواهد شد ، از او خواست که از خیزش (قیام) کردن ، رویگردان (منصرف) شود ؛ ولی یحیی ، در بانجام رساندن این خیزش ، پابرجا (مصمم) بود و از این رو آهنگ خراسان کرد (6).
هنگامیکه (زمانی که) «یوسف ابن عمر ثقفی» (8) ، فرمانروای اموی کوفه ، از پیشروی یحیی به سوی خراسان آگاهی یافت ، این گزارش (خبر) را به گوش «هشام ابن عبدالملک» (9) ، فرمانروای (خلیفهء) اموی ، رساند و هشام نیز ، به فرماندار (والی) خراسان ، دستور دنبال (تعقیب) کردن او را داد (6).
یحیی پس از چندی ، به «بلخ» رسید و به نزد کسی بنام «حریش ابن عبدالرحمن» رفت و نزد او ماند تا اینکه «هشام ابن عبدالملک» درگذشت و «ولید ابن یزید» به فرمانروائی (خلافت) رسید ؛ و به دستور او ، فرماندار اموی خراسان ، «حریش ابن عبدالرحمن» را به زیر شکنجه گرفت ، تا جای یحیی را آشکار سازد ولی او تاب آورد و همکاری نکرد ؛ ولی فرزند حریش ، تاب دیدن شکنجه پدر را نیاورد و جای پنهان شدن یحیی را گفت ؛ و فرماندار (والی) اموی «بلخ» ، یحیی را دستگیر کرد و نزد فرماندار اموی خراسان برد . او نیز یحیی را به زنجیر کشید ؛ ولی هنگامیکه «ولید ابن یزید» از این رویداد آگاه شد ، دستور داد که یحیی و یارانش را رها کنند (6).
یحیی ، پس از آزاد شدن ، به سرخس رفت ؛ و چند اسب خرید و همراه با ۷۰ تن از یارانش به «نیشابور» رفت ؛ و فرماندار (والی) خراسان ، به فرمانداران طوس و سرخس دستور داد تا به کمک فرماندار نیشابور بروند و با یحیی بجنگند . به این روش ، یک سپاه ده هزار تنی امویان ، به سپاه ۷۰ تنی یحیی تاخت ؛ ولی ، در این نبرد، یحیی پیروز و «عمرو ابن زراره» ، فرمانده سپاه اموی کشته شد ؛ و یحیی ، اسبها و جنگافزارهای (سلاحهای) ایشان را به یغما (غنیمت) گرفت (6).
پس از این ، یحیی به سوی هرات و از آنجا به سوی جوزجان رفت . فرماندار (والی) خراسان ، سپاهی هشت هزار تنه را به رویاروئی وی فرستاد ؛ و همگاهانه (بطور همزمان) گروههائی از جوزجان ، طالقان و فاریاب و بلخ به یحیی پیوستند . دو سپاه در روستایی به نام «ارغوی» یا «ارعونه» در نزدیکی جوزجان به هم رسیدند و میان آنها سه شبانهروز نبردی سخت درگرفت و در پایان ، یحیی و همه یارانش کشته شدند (6).
(1) https://fr.wikipedia.org/wiki/Yahya_ben_Zayd
(2) https://en.wikipedia.org/wiki/Zayd_ibn_Ali
(3) https://en.wikipedia.org/wiki/Ali_ibn_Husayn_Zayn_al-Abidin
(4) https://en.wikipedia.org/wiki/Umayyad_Caliphate
(5) https://en.wikipedia.org/wiki/Al-Walid_II
(6)نوشتارهء (مقالهء) ویکیشیعه ، با سرنام (عنوان) «قیام یحیی بن زید» را با گوگل بیابید.
(7) https://en.wikipedia.org/wiki/Ja%27far_al-Sadiq
(8) https://en.wikipedia.org/wiki/Yusuf_ibn_Umar_al-Thaqafi
(9) https://en.wikipedia.org/wiki/Hisham_ibn_Abd_al-Malik
۹۵۰
۰۶ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.