part 7 وقتی بد بوی مدرسه بخاطره چاق بودنت مسخرت میکرد
part 7 وقتی بد بوی مدرسه بخاطره چاق بودنت مسخرت میکرد
part 7
همیجوری گریه میکردم و حرف میزدم تصمیم گرفتم برم آمریکا
پیش بابام رفتم به بابا زنگ زدم
+الو
&بله
+بابا من میخوام بیا پیشت
&واقعا
+اره
&خب پس من برات بیلیط میگریم فردا صبح بیا باشه
+اوک
&خدافظ
+خدافظ
قطع کردم رفتم وسایلام رو جمع کردم گذاشتم یه گوشه رفتم
برای خودم غذا درست کردم خوردن تلویزیون رو روشن کردم
فیلم دیدم که ساعت 9 شده بود گفتم یکم زود تر بخوابم رفتم
تو اتاقم خوابیدم
صبح از خواب بیدار شدم رفتم کارای لازم رو انجام دادم صبحانه خوردم که بابام زنگ زد
&دخترم
+بله
&الان راه بیوفت بیا فرودگا..(هر اسمی که خودتون بخواین)
+باشه
&خدافظ
+خدافظ
قطع کردم وسایلم رو برداشتم یه تاکسی گزفتم رفتم به اون
فرودگاه رسیدم به فرودگاه(خب خلاصه میگم رفت تو کارا رو
کرد و بعد سوار هواپیما شد)
خوابم برده بود که با صدای یکی از خواب بیدار شدم
مهمان دار:خانوم رسیدم بفرماید پایین
+ها اهان اوک
از هواپیما اومدم پایین خوب سوار یه تاکسی شدم به سمت
خونه بابام حرکت کردم وقتی رسیدم وسایلم رو دراوردم رفتم
زنگ خونه بابام رو زدم که باز کرد
&سلام دختر قشنگم خوبی
+سلام بابا اره
بعد همو بقل کردم خب من تصمیم گرفتم رژیم بگیرم
ویو یونا(خودمم)
خب خلاصه یونا تصمیم گرفت رژیم بگیره خب از فردا شروع به
سخته ورزش کردن کرد و غذاش شده بود به کاهو یا کرفس تو
چهار ماه کلی سختی کشید هروز سخته ورزش میکرد و غذاشم
کرفس میخورد که بعد از این کار ها به یک دختر خوشگل و
خوش هیکل شد
ویو یونا(شخصیت)
خب تو این چهار ماه کلی سختی کشیدم ولی در عوضش خیلی
تغییر کرده بودم که تصمیم گرفتم برگردم کره
&مطمئن میخوای برگردی
+اره بابا
&باشه پس خدافظ مواظب خودت باشه
+چشم
از بابا خدافظی کردم یه تاکسی گرفتم رفتم فروشگا بلیطمو دادم
رفتم سوار هواپیما شدم که بعد چند ساعت رسیدم از هواپیما
پیاده شدم یه تاکسی گرفتم رفتم به سمت خانه ای که بابام واسم
خریده بود از ماشین پیاده شدم
+اوفف چقدر دلم واسه کره تنگ شده بود
الان دوساله که تو آمریکا زندگی میکردم که برگشتم کره
رفتم داخل خونه که بابا زنگ زد
&سلام
+سلام بابا
&رسیدی
+اره
&خوبه راستی رفتی اونجا چیزای چرت و پت رو نخوری
+نه بابا نترس خودم میدونم چی بخورم چه نخورم
&باشه مواظب خودت باش
+چشم خدافظ
&خدافظ
بعد فقط کردم با بابام رفتم رو تختم دراز کشیدم و بخوابیدم
part 7
همیجوری گریه میکردم و حرف میزدم تصمیم گرفتم برم آمریکا
پیش بابام رفتم به بابا زنگ زدم
+الو
&بله
+بابا من میخوام بیا پیشت
&واقعا
+اره
&خب پس من برات بیلیط میگریم فردا صبح بیا باشه
+اوک
&خدافظ
+خدافظ
قطع کردم رفتم وسایلام رو جمع کردم گذاشتم یه گوشه رفتم
برای خودم غذا درست کردم خوردن تلویزیون رو روشن کردم
فیلم دیدم که ساعت 9 شده بود گفتم یکم زود تر بخوابم رفتم
تو اتاقم خوابیدم
صبح از خواب بیدار شدم رفتم کارای لازم رو انجام دادم صبحانه خوردم که بابام زنگ زد
&دخترم
+بله
&الان راه بیوفت بیا فرودگا..(هر اسمی که خودتون بخواین)
+باشه
&خدافظ
+خدافظ
قطع کردم وسایلم رو برداشتم یه تاکسی گزفتم رفتم به اون
فرودگاه رسیدم به فرودگاه(خب خلاصه میگم رفت تو کارا رو
کرد و بعد سوار هواپیما شد)
خوابم برده بود که با صدای یکی از خواب بیدار شدم
مهمان دار:خانوم رسیدم بفرماید پایین
+ها اهان اوک
از هواپیما اومدم پایین خوب سوار یه تاکسی شدم به سمت
خونه بابام حرکت کردم وقتی رسیدم وسایلم رو دراوردم رفتم
زنگ خونه بابام رو زدم که باز کرد
&سلام دختر قشنگم خوبی
+سلام بابا اره
بعد همو بقل کردم خب من تصمیم گرفتم رژیم بگیرم
ویو یونا(خودمم)
خب خلاصه یونا تصمیم گرفت رژیم بگیره خب از فردا شروع به
سخته ورزش کردن کرد و غذاش شده بود به کاهو یا کرفس تو
چهار ماه کلی سختی کشید هروز سخته ورزش میکرد و غذاشم
کرفس میخورد که بعد از این کار ها به یک دختر خوشگل و
خوش هیکل شد
ویو یونا(شخصیت)
خب تو این چهار ماه کلی سختی کشیدم ولی در عوضش خیلی
تغییر کرده بودم که تصمیم گرفتم برگردم کره
&مطمئن میخوای برگردی
+اره بابا
&باشه پس خدافظ مواظب خودت باشه
+چشم
از بابا خدافظی کردم یه تاکسی گرفتم رفتم فروشگا بلیطمو دادم
رفتم سوار هواپیما شدم که بعد چند ساعت رسیدم از هواپیما
پیاده شدم یه تاکسی گرفتم رفتم به سمت خانه ای که بابام واسم
خریده بود از ماشین پیاده شدم
+اوفف چقدر دلم واسه کره تنگ شده بود
الان دوساله که تو آمریکا زندگی میکردم که برگشتم کره
رفتم داخل خونه که بابا زنگ زد
&سلام
+سلام بابا
&رسیدی
+اره
&خوبه راستی رفتی اونجا چیزای چرت و پت رو نخوری
+نه بابا نترس خودم میدونم چی بخورم چه نخورم
&باشه مواظب خودت باش
+چشم خدافظ
&خدافظ
بعد فقط کردم با بابام رفتم رو تختم دراز کشیدم و بخوابیدم
۲۷.۱k
۰۶ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.