عشق بی نهایت p1
Jk جونگ کوک
Tتهیونگ
JNجیمین
طرح نوشتم عوض شده
بریم شروع کنیم
Jk:( امروز مثل همیشه از اون دانشگاه فا*ی امدم بیرون و رفتم سوپر مارکت )
T:( یه انرژی زا ور داشت و آمد حساب کنه )
Jk: چقدر شد ( نگاهم به کارتم بود و سرم رو آوردم بالا که نگاهم بهش خورد و قلبم به تپیدن افتاد )
( یکم رابطشون زود شروع میشه )😑
T:( نگاهم بهش افتاد و یه حسی گرفتم و سرخ شدم ولی به روی خودم نیاوردم) نیازی به حساب کردن نیست .
Jk:( کارتم رو گرفتم جلو ) نه لطفا حساب کنید
T:(ن گفتم نیازی نیست ……… میتونم شمارتون رو داشته باشم ؟
Jk:به یه شرطی میدم بهت ( نیشخنده )
T: چه شرطی ؟
Tتهیونگ
JNجیمین
طرح نوشتم عوض شده
بریم شروع کنیم
Jk:( امروز مثل همیشه از اون دانشگاه فا*ی امدم بیرون و رفتم سوپر مارکت )
T:( یه انرژی زا ور داشت و آمد حساب کنه )
Jk: چقدر شد ( نگاهم به کارتم بود و سرم رو آوردم بالا که نگاهم بهش خورد و قلبم به تپیدن افتاد )
( یکم رابطشون زود شروع میشه )😑
T:( نگاهم بهش افتاد و یه حسی گرفتم و سرخ شدم ولی به روی خودم نیاوردم) نیازی به حساب کردن نیست .
Jk:( کارتم رو گرفتم جلو ) نه لطفا حساب کنید
T:(ن گفتم نیازی نیست ……… میتونم شمارتون رو داشته باشم ؟
Jk:به یه شرطی میدم بهت ( نیشخنده )
T: چه شرطی ؟
۲.۵k
۱۵ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.