یه بابایی مرغداری میزنه میره وسط مرغ هاسر یکیشونو میکنه و
یه بابایی مرغداری میزنه میره وسط مرغ هاسر یکیشونو میکنه ومیگه فردا هرکدوم چهارتا تخم نکنی سرتونو مثل این میکنم.
روزبعد:
مرغ اولی :چهارتا
دومی :چهارتا
سومی :دوتا
مگه بهت نگفتم چهارتا
حیونی :به من رحم کن من خروسم.
روزبعد:
مرغ اولی :چهارتا
دومی :چهارتا
سومی :دوتا
مگه بهت نگفتم چهارتا
حیونی :به من رحم کن من خروسم.
۱.۸k
۰۹ دی ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.