عشق بی انتها پارت ۱۰
#کوک
قیافه خوکی که در آورد خیلی باحال بود از خنده نشستم رو پام دستمم گذاشتم رو چشمام بوساگ:جونگ کوک نخند😂بهت میگم نخند من:خودتم داری میخندی بعد به من میگی نخند آخرم خندمو متوقف کردم گفتم باشه نمیخندم بیا🤐 بوساگ خوب برید لباساتونو عوض کنید کثیف میشه همه گفتن چشم گفتم چرا به من میگید چشم من میگم چشم بعد رفتن کوک اومد درگوشم گفت شب باهات کار دارم توله😈من:😶
#بوساگ
یه پوس خند شیطانیم زد و رفت من:فکر کنم شب کارم تمومه😐(از الان وصیت میکنم که همه چیزم برسه به بهترین دوستام به جز کوک و ژان😂😂) کوک رفت لباسشو عوض کرد منم رفتم تو اتاق خودم بعد به مامانم زنگ زدم
من:الو مامان سلام
مامان:سلام دخترم
من:مامان من امشب میرم پیش میا دوستم یه دوسه روزم پیشش میمونم
مامان:باشه برو
من:ممنون
گوشیو قطع کردم به کوک پیام دادم
من:💬عشقم حله امشب میتونم بیام خونت😊
کوک:🗨جدی😃
من:💬اوهوم
کوک:🗨پس آماده باش الان میام میبرمت با ماشین
من:🗨باشه
کتمو تنم کردم رفتم بیرون منتظر کوک یکی با ماسک اومد جلوم با ماشین ماشینش شبی ماشین کوک بود صداش کلفت گفت خانوم جایی تشریف میبرید من:نخیر بعد ماسکشو برداشت دیدم کوک من:عا کوک تویی کوک:نه پ آقا دزدم اومدم بدزدمت حالا بیا بشین بریم رفتم درو باز کردم تو ماشین نشستم بعد کوک گرفت یه بوسه زد رو گونم و رفتیم به خونش درو باز کرد رفتیم تو بعد اومد کتمو در بیارم دستمو گرفت گفت صبر کن خودم برات در میارم کتمو آروم در آورد بعد برد آویزون کرد بعد گفت تو برو بشین من برم برا هردومون قهوه درست کنم من:باشه رفتم نشستم رو مبل کوک:دو دقیقه ای برگشتم من:باشه نشستم رو مبل منتظرش یکم رفتم گشتم چشمم خورد به یه پیانو رفتم جلو نشستم پشتش (همونطور که گفتم بوساگ تو فیک پیانو و
ویالون بلده) نشستم آهنگ مورد علاقه خودمو زدم
#کوک
قهوه رو درست کردم گذاشتم رو سینی که صدای پیانو اومد واقعا قشنگ رفتم دیدم بوساگ داره پیانو میزنه و حسابی تو حس رفته بعد منم نخواستم بهم بزنم حسشو بخاطر همین به دیوار تکیه دادم و همینجوری نگاش میکردمو گوش میدادم که آهنگ که دیدم ادامشو با یه آهنگ خوند واقعا صداش بی نظیر بود با اینکه آروم داشت میخوند که آهنگ تموم شد برگشت منو دید پاشد گفت عاه کوک ببخشید بدون اجازه دست زدم چشم خورد دیگه بعد رفتم طرفش من:بوساگ عالی زدیو خوندی واقعا خوشم اومد صداتم عالیه خندید چیزی نگفت بعد گرفتمش به خودم چسبوندمش اونم دستشو گذاشت رو شونم بعد گرفتم لپشو گردنشو با لبشو بوسیدم و مبخندیدیم
قیافه خوکی که در آورد خیلی باحال بود از خنده نشستم رو پام دستمم گذاشتم رو چشمام بوساگ:جونگ کوک نخند😂بهت میگم نخند من:خودتم داری میخندی بعد به من میگی نخند آخرم خندمو متوقف کردم گفتم باشه نمیخندم بیا🤐 بوساگ خوب برید لباساتونو عوض کنید کثیف میشه همه گفتن چشم گفتم چرا به من میگید چشم من میگم چشم بعد رفتن کوک اومد درگوشم گفت شب باهات کار دارم توله😈من:😶
#بوساگ
یه پوس خند شیطانیم زد و رفت من:فکر کنم شب کارم تمومه😐(از الان وصیت میکنم که همه چیزم برسه به بهترین دوستام به جز کوک و ژان😂😂) کوک رفت لباسشو عوض کرد منم رفتم تو اتاق خودم بعد به مامانم زنگ زدم
من:الو مامان سلام
مامان:سلام دخترم
من:مامان من امشب میرم پیش میا دوستم یه دوسه روزم پیشش میمونم
مامان:باشه برو
من:ممنون
گوشیو قطع کردم به کوک پیام دادم
من:💬عشقم حله امشب میتونم بیام خونت😊
کوک:🗨جدی😃
من:💬اوهوم
کوک:🗨پس آماده باش الان میام میبرمت با ماشین
من:🗨باشه
کتمو تنم کردم رفتم بیرون منتظر کوک یکی با ماسک اومد جلوم با ماشین ماشینش شبی ماشین کوک بود صداش کلفت گفت خانوم جایی تشریف میبرید من:نخیر بعد ماسکشو برداشت دیدم کوک من:عا کوک تویی کوک:نه پ آقا دزدم اومدم بدزدمت حالا بیا بشین بریم رفتم درو باز کردم تو ماشین نشستم بعد کوک گرفت یه بوسه زد رو گونم و رفتیم به خونش درو باز کرد رفتیم تو بعد اومد کتمو در بیارم دستمو گرفت گفت صبر کن خودم برات در میارم کتمو آروم در آورد بعد برد آویزون کرد بعد گفت تو برو بشین من برم برا هردومون قهوه درست کنم من:باشه رفتم نشستم رو مبل کوک:دو دقیقه ای برگشتم من:باشه نشستم رو مبل منتظرش یکم رفتم گشتم چشمم خورد به یه پیانو رفتم جلو نشستم پشتش (همونطور که گفتم بوساگ تو فیک پیانو و
ویالون بلده) نشستم آهنگ مورد علاقه خودمو زدم
#کوک
قهوه رو درست کردم گذاشتم رو سینی که صدای پیانو اومد واقعا قشنگ رفتم دیدم بوساگ داره پیانو میزنه و حسابی تو حس رفته بعد منم نخواستم بهم بزنم حسشو بخاطر همین به دیوار تکیه دادم و همینجوری نگاش میکردمو گوش میدادم که آهنگ که دیدم ادامشو با یه آهنگ خوند واقعا صداش بی نظیر بود با اینکه آروم داشت میخوند که آهنگ تموم شد برگشت منو دید پاشد گفت عاه کوک ببخشید بدون اجازه دست زدم چشم خورد دیگه بعد رفتم طرفش من:بوساگ عالی زدیو خوندی واقعا خوشم اومد صداتم عالیه خندید چیزی نگفت بعد گرفتمش به خودم چسبوندمش اونم دستشو گذاشت رو شونم بعد گرفتم لپشو گردنشو با لبشو بوسیدم و مبخندیدیم
۴۷.۹k
۲۰ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.