عشق اوچیها

عشق اوچیها
پارت۴

امروز سارادا خیلی درمورد پدرش بیتابی میکرد

من بهش گفتم که سه تاپدر داره و اسم هاشون رو بهش گفتم

بعد به ازمون گنین رفت

(ازمون گنین)

سارادا: بوروتو به نفعته دردسر درست نکنی

بوروتو:باید به خودت بگی

سارادا:خود دانی من بهت هوشدار دادم

کاکاشی:خوب همونطور که میدونید امروز ازمون گنین هست و شما باید این زنگوله رو
ازمن بگیرید

بوروتو: این که فقط دوتاست

کاکاشی: درسته

بوروتو: یعنی

کاکاشی: دقیقا همین طوره

شینو: درسته و باید برای رسیدن به روکدایمه از ما رد بشید و این چیزی که روی سینه هامون بسته رو بشکنید

کونوهامارو:درسته حالا شروع کنید

ازمون شروع شد همه به اطراف رفتند

(( ذهن بوروتو)) : اگر الان برم سراغ کاکاشی تمومه

میتسوکی هم به دنبال بوروتو رفت

میتسوکی با شینو درگیر شد

و اون چیز که سنسه ها گفته بودن رو شکست

بوروتو به سراغ کاکاشی رفت ولی شکست خورد و فرار کرد

به چیزی که کاکاشی گفت فکر کرد

کاکاشی: تنها هیچوقت پیروز نمیشی

بعضی ها گروگان گرفته شدن و بعضی ها فرار کردن

و جمع شدن

سارادا: به نظرم بریم دنبال بقیه چون شانسمون بیشتره

بچه ها:باشه ولی نقشه چیه

سارادا: خب خیلی ساده است باکار گروهی الان بهتون میگم چیکار کنید یک نفر تعمه میشه و بقیه هواسشون به سنسه ها هست خوب گوش کنید شینو سنسه رو میتسوکی زده و فقط دوتا سنسه میمونن پس هواستون رو جمع کنید حالا بقیه نقشه قرار نیست که به این راحتی ها باشه چند نفر ی که حواسشون به سنسه ها هست مبارزه میکنن و بقیه کسانی که میمونند بقیه رو ازاد میکنن و بعد برمیگردیم همینجا فهمیدین؟؟

بچه ها:باشه فهمیدیم

بوروتو : بزن بریم

بچه ها: بریم

سومیره به انوان تعمه رفت و بقیه بچه هارو ازاد کردن

و بعضی ها هم اون چیز های سنسه هترو شکوندن

وبه سمت پناه گاه رفتند

بوروتو گفت :فقط کاکاشی مونده

سارادا یکی زد پس کلش و

سارادا: باکا روکودایمه نه کاکاشی

اون ها به سراغ کاکاشی رفتن و اون رو درون مهر گیر انداختن

بوروتو سعی کرد به زنگوله برسه همین که دستش

به زنگوله خورد فقط تموم شد

همه نا امید شدن ولی اون بوروتو ناامیدی سرش نمیشه


بوروتو: عیبی نداره سال بعد جبران میکنیم

کاکاشی: کی گفته سال بعد شما همتون الان یک گنین هستید

میتسو‌کی: ماکه به زنگوله نرسیدم

کاکاشی: درسته ولی رسیدن به زنگوله غیر ممکن بود این کار گروهی بود که باعث قبولیتون میشد

حمایت